چرا طرفداران وضع موجود در مقایسه ناآرامیهای ایران و فرانسه دچار اشتباه در تحلیل میشوند؟
هم میهن نوشت: غالب طرفداران وضع موجود دنبال این هستند که با برجسته کردن حوادث یا اخبار منفی و اعتراضات در کشورهای دیگر بهویژه غربی، نوعی سپر دفاعی برای توجیه رفتار خود در ایران پیدا کنند. درحالیکه مسئله نه اصل اعتراضات، بلکه چیز دیگری است.
مسئله نحوه مقابله و مواجهه با این اعتراضات است. تفاوت اصلی میان جوامع در نحوه واکنش به اعتراضات است. واکنش رسمی به اعتراضات است که ابعاد آن را کوچک یا بزرگ میکند. آن را حل یا تبدیل به زخمی ناسور میکند. اقشار ساکت را علیه معترضین؛ یا همراه با آنان میکند. آن را به عنوان یک حادثه تمام میکند یا تبدیل به حلقهای جدید از زنجیره اعتراضات قبلی و بعدی میکند
. آنچه که سال گذشته در ابتدای اعتراضات و در ایران رخ داد میتواند در هر جامعه دیگری هم رخ دهد، ولی واکنشهای رسمی است که تفاوت واقعی را در فرایند بعدی آن رقم میزند. اتفاقاً باید تاکید کرد که مردم ما به نسبت به خیلی از جوامع دیگر کمتوقعتر و آرامتر هم هستند و براساس همین آرامش هم رفتار میکنند، اگر در جریان مواجهه با مرگ مهسا، قدری همراهی و همدلی را از اراده رسمی میدیدند بهطور قطع به سرعت واکنش مثبت نشان میدادند. اگر همدردی رسمی را میدیدند، آن اتفاق هرچند ناراحتکننده را به حساب خطای شخصی و رویدادی محتمل و نه برنامهریزیشده، میگذاشتند
. اگر میدیدند که اراده غالب بر بهبود و اصلاح خطاهاست به سرعت با آن کنار میآمدند. مگر نه اینکه در برابر ماجرای عفو پیش آمده، بهترین واکنش را نشان دادند؟ خُب چه دلیلی دارد که نسبت به پذیرش مسئولیت اولیه و اظهار همدردی با بازماندگان مهسا و افکار عمومی و نیز اقدام برای جبران و اصلاح آنچه که موجب این وضع شده، مردم واکنش مثبت نشان ندهند؟ بنابراین بهتر است که بهجای پرداختن به کشورهای دیگر و حوادث آن برای پیدا کردن مستمسکی جهت توجیه رفتار خود، به اصلاح رفتار رسمی در ایران بپردازیم و دیگران را چه خوب و چه بد، به خودشان و مردمشان وانهیم.