یک روز افسر گارد، شاهنشاه را با «بره» کوچکی دیدند، این بره سفید را که پاهایش تا ساق سیاه بود همه اهل دربار میشناختند. بره زیبایی بود که «ثریا» او را دوست داشت و روزها روی همین چمن او را میدواند و نوازش میکرد. شاه در تنهایی بره ثریا را بغل گرفت به میان چمن رفتمجله خبری بهیان
همچنین ببینید
طعنه جواد امام به مسئولان ارشد امنیتی و سیاسی: آدرس غلط ندهید/ مردم ایران مهاجرستیز نیستند
سخنگوی جبهه اصلاحات ایران، در شبکه ایکس نوشت: آیا مسببان وقت این همه خطای سیاسی …