دنیای اقتصاد نوشت: پدیدههای غیراقتصادی از جمله جنگ پیامدهای مستقیم بر اقتصاد دارند. برخی پیامدها فوری هستند بهعنوان مثال پس از حمله غیرمنتظره حماس به اسرائیل، ارزش پول اسرائیل (شِکِل) به سرعت تضعیف شد و شاخص بورس اسرائیل فروریخت.
البته بانک مرکزی اسرائیل سپس دست به کار شد تا از نرخ ارز دفاع کند و وقتی ضد حمله اسرائیل شروع شد، این اثرات فوری تا حدی ترمیم شد. اما در کوتاهمدت این جنگ پیامدهای منفی مشخصی بر اسرائیل دارد.
نخست آنکه بازار گردشگری اسرائیل به کلی تخریب شد و کسی رغبتی ندارد به اسرائیل سفر کند. هتلهای موجود در اختیار شهرکنشینانی قرار گرفته است که خانه خود را تا اطلاع ثانوی ترک کردهاند.
دوم آنکه فرار از محل زندگی موجب اخلال در کسبوکارهای عادی شده است. بسیاری از مغازهها، مراکز درمانی، آرایشگاهها و مدارس و خدمات حملونقل در مناطقی که در تیررس راکتهای حماس هستند، تعطیل شدهاند و طبعا اثرات منفی آن بر اقتصاد ظاهر میشود.
سوم آنکه جریان سرمایهگذاری خارجی به کلی متوقف شده است. اگرچه سرمایهگذاری خارجی در اسرائیل پس از شروع اعتراضات فراگیر نسبت به اصلاحات قضایی پیشنهادی نتانیاهو افت شدیدی کرد، اما میتوان انتظار داشت که مقدار آن به صفر کاهش یابد. چهارم، مساله خروج بخشی از اسرائیلیها از سرزمینهای اشغالی و برگشت به کشورهای دیگر است. بخشی از مردم اسرائیل دو تابعیتی هستند و وقتی درگیریها شروع شد، رقابت برای خروج سریعتر از اسرائیل شدت گرفت. آمارهای غیرمستند اما عجیب و غریبی نسبت به خروج اسرائیلیها مطرح میشود. نیروی کار ماهر و تحصیلکردهای که در صنایع پیشرفته آنجا کار میکنند با احتمال بیشتری دوتابعیتی هستند و سریعتر از دیگران از آنجا خارج شدهاند. شرکتهای چند ملیتی آمریکایی بخشی از مراکز تحقیق و توسعه خود را در اسرائیل قرار دادهاند و احتمالا این مراکز با افت شدید فعالیت روبهرو میشوند. در گزارش ۱۶آبان این روزنامه آمده که از هر سه شرکت اسرائیلی یک شرکت بسته شده یا با ظرفیت ۲۰درصد و کمتر مشغول به کار است.
پنجم، موضوع کمبود نیروی کار است. بخشی از نیروی کار اسرائیل به خدمت سربازی اضطراری فراخوانده شدهاند (قریب به ۸درصد نیروی کار)، بخشی دیگر بهدلیل فضای ریسکی حاضر به از سرگیری فعالیت نشدهاند (قریب به ۱۸درصد)، بخشی از نیروی کار هم فعلا از محل فعالیت خود دور هستند و بخش دیگری هم به خارج رفتهاند.
ششم، موضوع افت مصرف و خرید است. در شرایط ریسکی تقاضا برای خیلی از کالاها و خدمات غیرضروری افت میکند و تقاضای کل با یک کاهش مواجه میشود.
هفتم، موضوع افت سرمایهگذاری داخلی است. در شرایط ریسکی و عدم قطعیت، سرمایهگذاری متوقف میشود و سرمایهگذاریهای جدید شروع نمیشود تا فضا آرام و ریسک کمتر شود و چشمانداز بازدهی سرمایهگذاری مشخصتر شود.
هشتم، موضوع هزینههای جنگ است که هم هزینههای خود جنگ و هم هزینههای خرابی را شامل میشود. این هزینهها نیز به اقتصاد اسرائیل تحمیل شده است.
این عوامل در کوتاهمدت اثرگذار هستند و قطعا اقتصاد اسرائیل در این سال با افت عملکرد روبهرو خواهد شد. تخمین مقدماتی خبرگزاری رویترز از هزینههای جنگ برای اقتصاد اسرائیل حدود ۵۰میلیارد دلار است.
البته بعید است که این هزینهها برای اقتصاد اسرائیل آنقدر کمرشکن باشد که آنها را به توقف جنگ مجبور کند یا انگیزه تجدیدنظر جدی در عملکرد را بهوجود آورد. پیامدهای بلندمدت این جنگ بر اقتصاد اسرائیل به تحولات سیاسی پس از جنگ برمیگردد. اگر حماس از این مناقشه موفق بیرون آید یا دستکم شکست نخورد، آنگاه سطح ریسک در اقتصاد اسرائیل بالا خواهد رفت و اثرات این ریسک بر متغیرهای مختلف ظاهر خواهد شد.