جنگ آخرالزمانی در اروپا
شاید باورش دشوار باشد اما از ۳ سال و ۲ ماه قبل از آغاز جنگ خونین فعلی در استپهای پونتیک، بزرگترین نزاع عقیدتی میان ۲ طرف بر سر این نبود که کریمه یا دونباس متعلق به روسهاست یا اوکراینیها؟
در نخستین روزهای زمستان 2019 حدفاصل850 کیلومتری دیوارهای کرملین در کرانه شمالی رود مسکو تا نردههای کاخ ریاست جمهوری مارینسکی در کرانه جنوبی رود دنیپر، بحث اصلی این دوگانه از اساس باطل بود که «مسیح روس است یا اوکراینی؟»
البته این نه یک بحث الهیاتی، بلکه ملیگرایانه بود و از اساس با گزاره یکطرفه ۷ قرن پیش مبنی بر اینکه «خدا اسپانیایی است» تفاوت داشت؛ شعاری که ۷ قرن پیش، پادشاهی مادرید و کلیسای کاتولیک، دست در دست هم برای امتداد سلطه مشترکشان در ۲ سوی اقیانوس اطلس سر میدادند. کلیسای ارتدکس شرقی با همه تفاوتهایش با کلیسای کاتولیک، هنوز به احیای حاکمیت مسیحی به سبک بیزانسی تمایل دارد و اصلا مسیحیت واقعی را همانی میداند که در روم شرقی قرون وسطی استیلا یافت اما در این مورد خاص اتفاقا نه طرف روسها را گرفته بود، نه اوکراینیها، بلکه در نهایت بیطرفی طرف خودش را گرفته بود. همانطور که از عنوان رسمی این کلیسا- «حقیقت باشکوه» که «حقیقت اسلاوی» هم از آن برداشت میشود- برمیآید، اسقفهای ارتدکس در مسکو و کییف، بر نقش خود به عنوان یکی از عوامل وحدتبخش میان ۲ ملت متخاصم اسلاو تاکید میکردند.
با این حال روز شنبه 5 ژانویه 2019 در جریان مراسمی که در استانبول برگزار شد، کلیسای ارتدکس اوکراین رسماً از کلیسای ارتدکس روسیه مستقل شد. جالب اینکه این انشقاق مصلحتآمیز در محراب کلیسای شرقی با استقبال و چه بسا تشویق شخص اردوغان، رئیسجمهور ترکیه انجام شد که در آن مقطع مهمترین پروژهاش تبدیل مجدد و رسمی بنای تاریخی ایاصوفیه استانبول به مسجد بود؛ بنایی که پایه هایش 1900 سال پیش به عنوان مقر نخستین کلیسای واحد شرقی در زمان قسطنطن (کنستانتین) امپراتور روم شرقی گذاشته شده بود.
هر چه بود ۳ سال و ۲ ماه قبل از آغاز جنگ فعلی در اوکراین ، سند استقلال کلیسای ارتدکس اوکراینی از روسی توسط اسقف اعظم «بطریق بارتولومیو» امضا شد و این به منزله انشقاقی خطرناک میان پیروان 300میلیونی کلیسای شرقی اسلاوی در نظر آمد؛ کلیسایی که از زمان فروپاشی شوروی، مهمترین پایگاه مسکو در کییف محسوب میشد؛ حتی ورای درجهداران به جا مانده از ارتش سرخ در پادگانهای اوکراین، پلیس مخفی (برکوت) و البته الیگارشهای نفتی و گازی.
به همین دلیل انشعاب بطریق اوکراین از روسیه، یکی دیگر از نشانههای متعدد افول نفوذ اجتماعی و فرهنگی کرملین در قلمروی رفقای اسلاو سابق فرض شد. حالا اما پس از ۴ سال از آن طلاق دردناک برای ارتدکسهای روس، لحظهای بسیار دردناکتر برای همکیشان مطلقه اوکراینیشان فرا رسیده است.
امروز دولت اوکراین در چرخشی آشکار به سمت نازیسم کلا در حال جمع کردن بساط کلیسای شرقی حتی با وجود درج عنوان ملی «اوکراینی» است که بر سر صومعه گنبد طلایی سنت میخائیل در کییف است.
یعنی حتی دیگر بحث دوگانه باطل و ملیگرایانه قبلتر در این باره که «مسیح روس است یا اوکراینی؟» نیز موضوعیت ندارد. در کارزار تبلیغات روسهراسانه تیم زلنسکی که به نظر میرسد مستقیما از اتاق پشتی کاخ سفید توسط حلقه مشاوران صهیونیست نومحافظهکار جو بایدن به کاخ مارینسکی دیکته میشود، نفس موضوع مسیحیت شرقی نفی میشود. در چارچوب این برنامه پروپاگاندای جنگی غرب علیه شرق، صلیب شکسته نازیها نه فقط بر صلیب ۳ خط کلیسای ارتدکس روسی یا صلیب متساویالساقین کلیسای اوکراینی، بلکه به هر نوع صلیب مسیحی دیگر یا علائم مذاهب ابراهیمی ارجح است. دلیل آن روشن است؛ سرمایهگذاری ۸ دههای آتلانتیکیها روی پادوهای لیبرال مخصوص دوران صلح بود، وقت جنگ که برسد، پیادهنظام آنها همان دست راستیهای افراطی نازی و فاشیست است که سالها در آب نمک خواباندهاند.
تا جایی که رژیم دستنشانده کییف در ماههای اخیر نشان داده، در راستای اجرای دستور ناتو علیه روسیه، از دوگانه روس-اوکراین هم فراتر رفته و به وقتش به تقابل اوکراینی-اوکراینی هم دامن میزند؛ هر اوکراینی که تابع فرمان ناتو نباشد، از نگاه زلنسکی و مافیای اسرائیلی- آمریکایی ایهور کولومویسکی خائن است. جنگ مقدس برای آنها فقط و فقط در جنگ با روسیه و هر دشمن دیگر ناتو خلاصه میشود، نه جنگ بر سر مسیحیت یا ملیت.
حتی پیش از آنکه پیشنهاد خیرخواهانه «بطریق کریل» اسقف کلیسای ارتدکس روسی برای اجرای آتشبس موقت در ایام کریسمس شرقی – که بر خلاف مسیحیان دیگر در هفته دوم ژانویه جشن گرفته میشود – که با استقبال پوتین همراه شد، با پاسخ خصومتآمیز و شریرانه زلنسکی و گماشتههای سازمان سیا مبنی بر دامن زدن به آتش جنگ در همان روزهای کریسمس مواجه شود، حلول روح نازیسم در کالبد رژیم حاکم بر اوکراین آشکار شده بود.
ماه گذشته در آخرین روزهای سال 2022 میلادی بود که یگانهای ارتش اوکراین برای شرکت در بزرگترین جشن اهریمنی مردهسوزان به سبک بتپرستان شمالی (وایکینگها) گرد آورده شدند. جدا از اینکه آیین بتپرستانه نوردیک جزو مقدسات نازیها بوده – و هست – مراسم نظامیان راستگرای اوکراینی مثل سالهای اخیر با نمایش نمادهای نازیها و نژادپرستان سفیدبرترپندار اروپایی و آمریکایی توأم بود. مثل همیشه اعضای گردان آزوف که از نشانها و شعارهای ارتش نازی آلمان در قرن گذشته استفاده میکنند و دیگر باندریستها- پیروان استفان باندرا، رهبر نازیهای اوکراین و متحد نیروهای اشغالگر هیتلر در این کشور در زمان جنگ دوم جهانی – در این مراسم در صف اول بودند.
به عبارت دیگر نزاع امروز اوکراین دیگر به جنگ میان روسیه و اوکراین خلاصه نمیشود، بلکه خط مقدم یک جنگ ضدصلیبی به وسعت تمام قلمروی غرب است که در آن اتاق فرمان صهیونیسم، نازیها، فاشیستها و کوکلوکسکلانها را در قالب پیادهنظام خود به جان بقایای مسیحیت انداخته است.
۲ هفته پیش بود که پس از تصمیم ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین برای سلب تابعیت ۱۳ کشیش کلیسای ارتدکس اوکراین، «ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه و نه مقامات کلیسای ارتدکس، این حرکت را اقدامی شیطانپرستانه توصیف کرد!
زلنسکی کلیسای ارتدکس اوکراین را به رغم اعلام استقلال سال 2019 به ارتباط با مسکو متهم کرده بود اما این فقط بهانهای بود برای اعلام ممنوعیت تشکلهای مذهبی بدون مجوز دولت کییف.
بعد نوبت «میخائیل پودولیاک» مشاور اجتماعی زلنسکی بود که دستور جمعآوری کلیساهای ارتدکس از سراسر اوکراین را به نیابت از دولت کییف اعلام کند. او اعلام کرد این کشور فقط یک کلیسای ارتدکس خواهد داشت اما معلوم نیست شعبههای تعطیل شده کی و کجا جایگزین میشوند؛ وضعیتی مطلوب برای نازیهای حاکم بر ارتش و سیاست اوکراین.
در نهایت همه اینها باعث شد اسقف کلیسای ارتدکس که حالا با انحلال شعبه اوکراینی مهمترین نهاد حامی مسیحیت اسلاوی است، سکوت خود را بشکند.
بطریق کریل با آنکه گفته میشود بعد از حمله به اوکراین، رابطه خوب سابق را با تزار نوین کرملین ندارد، دشمنان روسیه را به آخرالزمان حواله داد. او در مراسم مذهبی پنجشنبه پیش در مسکو گفت: «برخی دیوانگان معتقدند روسیه با آنکه دارای سلاحهای قدرتمند و جمعیت بسیار قویای است که هرگز تسلیم دشمنی نشده و همیشه پیروز ظاهر شدهاند، ممکن است شکست بخورد. نمیتوان ارزشهای خاصی را که حتی نمیتوان آنها را ارزش نامید، به مردم روس تحمیل کرد تا مانند دیگران باشند و از کسانی که قدرت کنترل بیشتر جهان را دارند اطاعت کنند… ما دعا میکنیم خداوند این دیوانگان را روشن کند و به آنها کمک کند بفهمند که هر گونه تمایل برای نابودی روسیه به معنای پایان جهان است».
شاید برخی بگویند اظهارات جناب اسقف بازتاب بیانیه مشابه «دیمیتری مدودف» رئیسجمهور پیشین و قدرتمندترین مرد روسیه پس از پوتین است که در همان روز صادر شد؛ بیانیهای که به کشورهایی که مایلند شکست مسکو را در اوکراین ببینند هشدار میدهد قدرتهای هستهای مانند روسیه هیچوقت در یک درگیری بزرگ که سرنوشتشان در گرو آن باشد، نباختهاند، چون اگر در یک جنگ متعارف شکست بخورند، ممکن است منجر به درگیری هستهای شود.
با این حال وقتی یک رهبر مذهبی، در سطح بطریق مسیحیت شرقی شروع به تکفیر غربیها میکند، شاید باید منتظر جنگی بزرگتر از جنگ هستهای باشیم؛ یک جنگ آخرالزمانی در اروپا.
شروین طاهری