همسر احمدشاه به پنجره روزنامه چسبانده بود که چشمش به مجسمه رضاشاه نیفتد

از ایشان سوال کردم: «آیا هنوز از رضاخان نفرت دارید؟» خانم در جواب گفت: «چگونه می‌توانم نفرت نداشته باشم! روزی که به دستور رضاخان قرار شد من به فرانسه بروم و به احمدشاه ملحق شوم و به حالت تبعید در پاریس زندگی کنم… سرم را به آسمان بلند کردم و گفتم رضاخان! امیدوارم روزی را ببینم که سرت زنده و تنت مرده باشد…»مجله خبری بهیان

درباره‌ی

همچنین ببینید

شاید باور نکنید اما این تصویر خیابان جردن است!

این عکس در تابستان ۵۰ سال پیش برداشته شده است.مجله خبری بهیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *