پس از طوفان الاقصی، شبکه جنگ روانی موساد دچار اختلال شده و بسیاری از صفحات، اکانتها و پروژههای محوری آن با اخلال روبهرو شده است.
سرویس سیاست مشرق- نخستین دقایق میلادی ۲۰۲۳ برای ایرانیان با یک عملیات سایبری آغاز شد؛ پیام مشترک ۶ چهره خارجنشین که به بهانه سال جدید میلادی منتشر شد حامل پیامی مستقیم برای معرفی رهبران و سمبلهای آشوبهای پاییزی در سال ۱۴۰۱ بود.
ترکیب این رهبران اما بیش از همه عمق ابتذال عمل سیاسی را برای افرادی که رویای براندازی را در سر میپرورانند عیان کرد. فرزند شاه مخلوع و فراری، علی کریمی فوتبالیست، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد و ۲ بازیگر زن (گلشیفته فراهانی و نازنین بنیادی) با رونمایی از این ائتلاف مجازی خود را بهعنوان رهبران براندازی معرفی کردند. این گروه مدتی بعد به «گروه همبستگی» معروف شد.
عملیات براندازی خارجنشینان در شرایطی با یک توئیت مشترک آغاز به کارکرد که تمام فراخوانهای ضدانقلاب تا پیش از آن به صحنه شکست و رسواییشان تبدیلشده بود، ازاینرو صحنهگردان اصلی اغتشاشات (سازمان سیا) سعی کرد با رونمایی از چنین نمایش مضحکی تقلایی برای موضوعیت بخشی به جریان آشوب پیدا کند؛ اما این ائتلاف سایبری خیلی زودتر از تصورات شکسته شده است و اتحاد مصنوعی ضدانقلاب خیلی زودتر ازآنچه تصور میشد به پایان رسید.
چاقوکشی خیابانی فرجام یک کودتای آمریکایی
آمریکاییها بعد از روی کار آمدن دولت بایدن به این جمعبندی راهبردی رسیدند که در بسیاری از پروندههای خارجی با شکست روبرو شدهاند و دلیل آن اقدامات ایران و مدیریت رهبرانقلاب بوده است، این شکستها باعث شده جایگاه بینالمللی آمریکا تحتالشعاع قرار گیرد، لذا ایران باید بهای آن را بپردازد.
بنابراین به سمت بازنویسی نسخه فشار حداکثری ترامپ از جنس دموکراتها (جنگ ترکیبی) ذیل راهبرد مهار و محدودسازی جمهوری اسلامی حرکت نمودند، ترتیب دادن اغتشاشات محله محور و استفاده از تمام ظرفیت ضدانقلاب بخشی از این سناریو بود؛ اما گروهکهای اغلب خارج نشین و دنبالههای داخلی آنها آنچنان با یکدیگر در تضاد بودند که حتی چسب اتحاد آمریکاییها در دو نشست جورج تاون و دانشگاه استنفورد نیز نتوانست آنها را به یکدیگر وصل کند!
سطح اختلافات بهجایی رسید که سمپاتهای گروهک منافقین با هواداران جریان سلطنتطلب در خیابانهای برخی کشورهای اروپایی به جان هم افتاده و برای هم چاقوکشی کردند، این اختلافات باعث شد تا گروه واتساپی براندازی متشکل از لیدرهای آشوب پاشیده شده و عناصر آنیکی پس از دیگری آن را ترک کنند.
اختلاف میان ضدانقلاب در سطحی قرار گرفت که دولتهای غربی که قرار بود از گروه براندازی بهعنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی استفاده کنند ناامید شده و پایان اغتشاشات را بهصورت رسمی اعلام کنند. یرواند آبراهامیان از مدرسین جنگ نرم در یک گفتگوی قابلتأمل با یورو نیوز مطالبی را مطرح کرده است که تحلیل جالبی از آشوبها را ارائه میدهد و در بخشی از آن درباره ناامیدی کشورهای غربی از ضدانقلاب گفته است: «من فکر میکنم حضور شاهزاده جوان یا هر چیز دیگری که میتوان اسمش را گذاشت بهعنوان رهبر، باعث تضعیف اعتراضات و تقویت [جمهوری اسلامی] خواهد شد. چراکه مردم خواهند پرسید اعتبار دموکراتیک و سکولار او از کجا آمده؟ من مطمئن نیستم که مردم بهصرف بیان گفتههایی چون مدارا با مخالفان یا پافشاری بر فرآیند انتخابی و رأی مردم، چنین چیزهایی را بپذیرند.»
اندیشکده آمریکایی بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) که نقش مهمی در شکلدهی سیاست خارجی واشنگتن در قبال ایران دارد در ۲۳ می ۲۰۲۲ (۲ خرداد ۱۴۰۱)، یعنی نزدیک به چهار ماه قبل از اغتشاشات اخیر و در بحبوحه اغتشاشات پراکنده به افزایش قیمتها در گزارشی با عنوان «اعتراضات در ایران اوج گرفته، دولت بایدن میتواند کمک کند» به دولت و مقامات آمریکا توصیه میکند این نوع اعتراضها را جدی بگیرند و از آنها حمایت کنند؛ اما همین موسسه ضد ایرانی دو ماه قبل در گزارشی نوشت که تنها راه مهار ایران گفتگوی سخت با جمهوری اسلامی ایران است، منظور از گفتگوی سخت پروژهای است که مسیر دسترسی ایران به منطقه را کم میکند.
فرجام ضدانقلاب در شب اول ژانویه
با آغاز اغتشاشات در ایران ضدانقلاب با انتشار یک بیانیه تفضیلی بانام «منشور مهسا» سعی کرد سطح وحدت خود را افزایش دهد، این جزوه توسط رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون (نماینده منافقین) مسیح علینژاد؛ نازنین بنیادی، عبدالله مهتدی (رهبر گروهک تروریستی کومله) و علی کریمی امضاشده و توسط شیرین عبادی تنظیم و تدوینشده بود؛ اما بیان برخی موارد عجیب چون دادن حق تجزیه ایران به برخی گروهکها ازجمله ضدانقلاب کردی باعث ایجاد انشقاق شدید میان تجزیهطلبان و ملیگرایان سکولار با لیدرهای سازمان سیا شد، منشور مهسا بهشدت دارای ادبیات نزدیک به نفاق داشته ازاینرو با واکنش شدید از جانب برخی همکاران شبکه ضدانقلاب روبهرو شد.
ازجمله شهرام همایون گرداننده یک شبکه تلویزیونی سلطنتطلب میگوید که امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور نمیشود داشت، اینکه میگویند صدای شمارا ما به دنیا برسانیم، در دوره ناصرالدینشاه که زندگی نمیکنیم، در دوره دیجیتال زندگی میکنیم. تمام اتفاقاتی که در ایران میافتد پیش از ماها، کاخ سفید، سازمانهای امنیتی و دولتهای مختلف از آن خبردارند و اگر عکسالعملی نشان نمیدهند به دلیل این است که منفعتی در آن نمیبینند. این موضوع را برای همیشه پروندهاش را ببندید که ما قرار است صدای مردم باشیم. خاکبرسر کاخ سفیدی که بخواهد امروز در عصر دیجیتال صدای شمارا از زبان من بشنود!
برگزاری نشست با شتابدهندگان مالی آشوب در دانشگاه استنفورد با عنوان «پروژه گذار» تلاش دیگری از جانب غربیها برای القای کسب اعتبار بیشتر اجتماعی برای ضدانقلاب بود که بازهم به نتیجه دلخواه نرسید! در این نشست بنیاد آمریکایی هور بهصورت علنی اعلام میکند که بهعنوان شبکه مادر در آشوبهای پاییزی حضورداشته است. بر اساس پروژه گذار قرار بود تمامی ردههای مختلف از نیروهای مؤثر روشنفکری، سلبریتیهای هنری، چهرههای ورزشی (هولیگانیسم) و عناصر سیاسی با یکدیگر ائتلاف کنند.
نکته جالبتوجه آنکه رضا پهلوی از حضور در نشست گذار انصراف داده تا پازل هماهنگی میان ضدانقلاب در کمتر از چند ساعت از درون دچار فروپاشی شود!
یاسمین پهلوی همسر رضا ربع پهلوی نیز پس از برگزاری نشست گذار در استنفورد حامد اسماعیلیون را متهم به همکاری با گروهک تروریستی منافقین کرده و میگوید: برای من روشن نیست چرا آقای اسماعیلیون وقت این جلسه را صرف دادخواهی برای خانوادههای مجاهدین میکند. من فکر میکنم آقای اسماعیلیون باید روی موضوع خانوادههای قربانیان انقلاب مهسا امینی تمرکز کند.
اختلاف و انشعاب فرجام ضدانقلاب/ شکست پروژه سازمان سیا در یکشب!
اندکی پسازاین افشاگریهای عجیب پنج گروه ضدانقلاب رسماً از منشور مهسا انشعاب کرده و اعلام میکنند که دیگر حاضر به همکاری با اتاق براندازی سازمان سیا نبوده و درخواست حمایت مستقل از سوی آمریکاییها میکنند. اتحاد جمهوریخواهان ایران، جبهه ملی ایران ـ اروپا، حزب چپ ایران (گروهک تروریستی فدائیان خلق)، سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور و جمهوریخواهان ایران پنج گروه سیاسی بودند که با عبور از منشور براندازی مهسا طرح جدیدی با عنوان «همگامی» را مطرح کردهاند، بهروز خلیق عضو سابق گروهک تروریستی فدائیان خلق در این نشست اعلام کرده است نویسندگان منشور براندازی تکروی کرده و سایر عناصر ضدانقلاب در خارج را حذف و بایکوت کردهاند.
همزمان با افزایش درگیریها در اردوگاه ضدانقلاب، به ناگهان امیرعباس فخر آور نیز در یک لایو اینستاگرامی مصی علینژاد را متهم به دزدی کرده و اعلام میکند که این فرد دزد است و حتی برای زندانی که نرفته درخواست ۵۰۰ میلیون دلار کرده تا از پولهای بلوکهشده مردم ایران به او بدهند.
افشاگریهای ضدانقلاب علیه یکدیگر باعث میشود، لشگر رباتی و فحاش که در طی ۱۰۰ روز اغتشاشات پاییزی جهت عملیات روانی فعالشده بود، این بار شروع به عملیات داخلی برای تسویه درونی کند.
درحالیکه تیم سایبری نزدیک به منافقین با پروموت کرده مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون علیه سلطنتطلبان فعالشده و عملیات تخریبی علیه رضا ربع پهلوی را آغاز میکنند، از آنسو سلطنتطلبان نیز برای گرفتن انتقام سایبری از طیف نزدیک به منافقین دستبهکار شده این مسئله باعث میشود تا نازنین بنیادی بازیگر هالیوودی و پرستوی جنسی تام کروز صفحه خود در توییتر را تعلیق کرده و از اتوبوس ضدانقلاب پیاده شود. نازنین بنیادی به داشتن نظریات تند ایرانی معروف بود؛ ازجمله آنکه اعلام کرده بود که برای پیروزی اغتشاشات باید ایران را با تحریم شدید شیمیدرمانی کرد!
در نهایت این درگیریها باعث شد تا حامد اسماعیلیون از چهرههای ضدانقلاب در خارج از کشور با انتشار یک بیانیهای اعلام کرد که از اتوبوس براندازی پیاده شده است، مهره منافقین در این اطلاعیه اعلام کرده است که به دلیل رفتار «گروه فشار» از شورای همبستگی استعفا داده است. البته مدتی بعد معلوم شد که سفر پهلوی به مناطق اشغالی و دیدار با نتانیاهو باعث اختلاف میان ضدانقلاب شده و برخی رضا پهلوی را متهم به تکروی و رفتن به سفر به اسرائیل بدون هماهنگی با سایر اعضا کردند.
مأموریت ویژه اتاق ایران چگونه شکست خورد؟
آمریکاییها برای راه انداختن چنگ ترکیبی سهگام در نظر گرفته بودند و برای هرکدام از شاخههای ضدانقلاب مأموریتی ویژه تهیهکرده بودند این مأموریت در اتاق ویژه ایران در لندن طراحیشده و به شاخههای مختلف گروهکی ابلاغ میشد در این پروژه شورای همبستگی نقش لیدری داشت.
پلن یک: ایجاد فضای اعتراضی نسبت به فوت خانم امینی، دامن زدن به اعتراض جماعت ناراضی و تولید فضای احساسی و تردید برای همراهسازی اقشار خاکستری و همسو (با استفاده از به کار گیری ظرفیت رسانههای ضد ایرانی فارسیزبان در خارج از کشور، شبکه سلبریتیها و شهروند رسانهها)
پلن دو: کشاندن فضای اعتراض به اغتشاش با تلاش برای اعتصاب روزانه و اغتشاش شبانه و فعال شدن جریانها و گروههای غیرهمسو. (فراخوانهای صادرشده توسط گروه همبستگی و سران فتنه سال ۸۸)
پلن سوم: تبدیل فضای اغتشاش به حرکت مسلحانه با فعال شدن گروههای و تیمهای مسلح در محیط اغتشاشها با تعرض به اماکن و نیروهای نظامی و انتظامی و کشتهسازی. (استفاده از ابزارهای گروهکهای تروریستی چون منافقین و احزاب کردی)
بر اساس پروژه گذار قرار بود تمامی ردههای مختلف از نیروهای مؤثر روشنفکری، سلبریتیهای هنری، چهرههای ورزشی و عناصر سیاسی با یکدیگر ائتلاف کنند و این سه پلن مجزا از یکدیگر با یکدیگر متصل شده و یک انقلاب نیمه سخت را به مردم ایران تحمیل کنند.
ریچارد نفیو (کارشناس وزارت خارجه آمریکا و معمار تحریمها در دولت اوباما) در جلسه کنگره در پاسخ به پرسشی درباره بحث تغییر رژیم در ایران میگوید: «سیاست تغییر بهصورت خبری وجود ندارد تا چه رسد به مرحله اجرایی. چالش اصلی جمهوری اسلامی ایران کارآمدی است نه مشروعیت. تغییر رژیم آرزویی است که نه آمریکا توانمندی آن را دارد و نه زمینه پیادهسازی آن در ایران به هر شکلی (نظامی، کودتا، انقلاب رنگی) وجود دارد. دموکراتها معتقدند علاوه برافزایش فشار اقتصادی در کنار آن نقش گروههای داخلی و تقویت و هدایت آنها ذیل توسعه حقوق مدنی و پروژه نفوذ و ارتباطگیری با جامعه نخبگانی و دانشگاهی ضروری است.»
در چنین شرایطی آمریکاییها به سمت طراحی و پیادهسازی نقشه خود حرکت کردند که در آن، مشغول کردن همزمان ایران به طیفی از بحرانهای داخلی، تأمین مالی گروههای خارجی، تحریک اقوام، القاء ناکارآمدی نظام، تداوم فشارها و تحریمها، قریبالوقوع نشان دادن حمله نظامی و انزوای گستردهتر سیاسی بود. درواقع چارچوب نقشه آنها ساخت یک ایران ضعیف بود که دچار فروپاشی شده و ضدانقلاب بهعنوان آلترناتیو در آن مطرح میشود.
البته عدم شناخت دقیق دشمن از وضعیت کشور باعث شکست پروژه گذار شد، این شکست امنیتی در سطحی بود که در یک جلسه چهارجانبه میان مسئولان ردهبالای سرویسهای جاسوسی خارجی در یک کشور در حاشیه خلیجفارس یکی از اعضا اعلام کرده است که اطلاعات آمریکاییها از سطح اغتشاشات در ایران غلط بوده و حالا هر حرکتی علیه ایران میتوان تبدیل به یک خطر امنیتی علیه کشورهای همکار با آشوبها شود! در این جلسه یکی از مقامات امنیتی کشورهای اطراف ایران خطاب به مقام غربی میگوید مگر نمیگفتید با شروع اعتراضات جمعیت میلیونی به خیابانهای تهران میآیند؟ پس چرا نیامدند و ما فقط وارد صحنه شدیم والان نگران هستیم که ایران اقدامات ما را تلافی کند.
شبکه جنگ هیبریدی موساد تعطیل شد
با آغاز طوفانالاقصی در روز هفت اکتبر مقاومت اسلامی ضربهترمیم ناپذیری به ساختار اطلاعاتی، سیاسی، نظامی رژیم صهیونیستی وارد کرد، حجم این زلزله هشت ریشتری به حدی بود که رژیم جعلی اسرائیل دچار فلج عصبی سخت شده و قدرت تصمیمسازی را بهصورت کامل از دست بدهد.سندرم امنیتی جدید در منطق اشغالی باعث شد تا مدیریت ادراکی و میدانی صهیونیستها در اختیار آمریکاییها قرارگرفته و تنها بهعنوان سربازان میدانی به کار گرفته شوند. این تغییر و تحولات باعث شده است تا برخی پروژههای مرتبط با سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دچار اختلال گردد.
بررسی آماری نشان میدهد که پس از طوفان الاقصی شبکه جنگ روانی موساد دچار اختلال شده و بسیاری از صفحات، اکانتها و پروژههای محوری آن با اخلال روبهرو شده است. برخی با مشکل مدیریت محتوا روبهرو بوده و تعدادی دیگر با اخلال در تأمین مالی روبهرو شده است. در برخی دیگر از موارد نیز فشار برای تغییر مدیریت باعث انحلال این دست پروژهها شده است، ازجمله میتوان به شبکه من و تو اشاره کرد که در روزهای اخیر با فشار شدید برای تغییر در مدیریت شبکه روبهرو بوده است، تا جایی که خبر رسیده که منابع مالی این شبکه قطعشده و تا زمانی که مدیران آن استعفا ندهند پرداخت جدیدی از سوی آمریکاییها به آنها صورت نخواهد گرفت.
این فشار از بیرون باعث شد تا این شبکه در یک اطلاعیه مبهم اعلام کند که به فعالیتهای خود پایان خواهد داد. برخی معتقدند که این بیانیه با هدف فشار رسانهای به مدیریت جدید در مناطق اشغالی(آمریکاییها) و گرفتن منابع مالی جدید صورت گرفته و برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند که این پروژه به دلیل بی مصرفی و عدم اقبال جامعه ایرانی به محصولات مبتذل به ته خط رسیده است.
پیشازاین شبکه تروریستی اینترنشنال نیز با انتقال از لندن به واشنگتن تغییر مدیریت داده است، این شبکه در حال حاضر تنها اخباری را منتشر میکند که مربوط به مسئله تجزیه ایران است، گفتهشده است که کیوان عباسی مدیر شبکه من و تو با طرح تولید محتوا روی خط شبکه تروریستی اینترنشنال مخالفت بوده است و معتقد است که پروژه براندازی و تجزیه ایران را باید به صورت فرهنگی پیش برد و نه سیاسی!
کیوان عباسی بارها به صورت علنی از تریبون دادن به عناصر تجزیه طلب و منافقین در شبکه تروریستی اینترنشنال انتقاد کرده و معتقد بود که جنگ رسانهای – سایبری را باید در بستر تولیدمحتوای مبتذل، جنسیتی و زرد پیش برد تا مخاطب بیشتری جذب شود، این اختلافات به ذائقه مدیران آمریکایی در موساد خوش نیامده و عذر این مهره سوخته را خواستهاند.
شبکه من و تو که به زرد نویسی در فضای رسانه معروف است و مأموریت آن پمپاژ افسردگی در داخل بوده است، این شبکه فارسیزبان از سال ۲۰۱۶ تراز منفی مالی داشته است تا جایی که در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۹۵ میلیون پوند بدهی داشته و تنها ۳ میلیون پوند درآمدزایی کرده بود این اختلاف مالی توسط رژیم صهیونیستی جبران شده و حالا پس از طوفانالاقصی مدیریت جدید تنها در شرایطی راضی به پرداخت مجدد است که مدیران شبکه تغییر کنند، طبق برآوردها شبکه من و تو در ده سال اول فعالیت خود نزدیک به ۶۰۰ میلیون دلار هزینه داشته است.
شبکه من و تو همراهی ویژهای نیز نسبت به سلطنت طلبان و فرقه ضاله بهائیت دارد، اما پس از اغتشاشات اخیر با رضا ربع پهلوی دچار اختلاف نظر عمیق شد، با وجود اینکه شبکه من و تو به صورت در بست در طول اغتشاشات پاییزی در اختیار خاندان پهلوی بود، اما کیوان عباسی در یک توییت جالب توجه، شورای براندازی در دانشگاه جورج تاون را «سیرک براندازی» خوانده بود، این دست اختلافات باعث شد تا رضا پهلوی در سفر به مناطق اشغالی خواهان بودجه رسانهای مجزا برای راهاندازی یک شبکه جدید از دولت نتانیاهو شود؛ این کینه دو طرفه پس از طوفان الاقصی حسابی سر باز کرده است.
حذف من و تو از صحنه جنگ هیبریدی پیامهایی روشن در خود دارد، البته این جابهجاییهای خاص با هدایت سرویسهای اطلاعاتی خارجی اتفاق جدیدی نیست، پس از فتنه آمریکایی – صهیونیستی در سال ۸۸ وبسایت روز آنلاین متعلق به خانواده سلطنتی هلند به انگلیس واگذار شد، در آن زمان بسیاری از کارکنان این روزنامه الکترونیکی به لندن منتقلشده و به کادر خبری بیبیسی فارسی اضافه شدند.
وبسایت جرس نیز که مواضع فتنهگران را منتشر میکرد چنین سرنوشتی یافته و پس از مدتی از کار افتاد! پیش از این ماشاءالله شمسالواعظین سردبیر روزنامههای زنجیرهای در دوره اصلاحات درباره شبکههای ضدانقلاب گفته بود که آنها لجن پراکنی کرده و مدتی بعد چون دستمال کاغذی توسط صاحبان آن به سطل اشغال سیاست فرستاده میشوند، در این ماجرا آسیاب به نوبت است!