روزنامه غربگرا میگوید فارغ از شعارها، این که نظام میگوید جنگ هرگز، نشانه عقلانیت است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه شرق ضمن کنایهزدن به افراط و تفریط کسانی مانند محسن مخملباف و احمدینژاد مینویسد: «بعد از تجربه جنگ با عراق بود که ساختار حاکمیتی ما به این نتیجه رسید که باوجود تمام شعارهایی که در قداست و ارزشهای جنگ داده و به هر دلیلی همچنان هم میدهد، اما بههیچوجه نباید جنگ دوبارهای برای کشورمان اتفاق بیفتد و بارها نشان داده که در این تصمیم بسیار ثابتقدم است و اتفاقا با وجود همه شعارها، در عمل بسیار هم در این مورد عقلانی رفتار میکند و با وجود بازیهای مختلفی که برای کشاندن ایران به جنگ در این سه دهه پس از پایان جنگ با عراق برایمان درست کردهاند و با وجود اینکه حتی در زمانهایی بهنظر میرسیده که جنگ حتمی است، اما با وجود رفتارهای افراطی برخی و مواضعی که علنا هم اعلام میکردند، آنچه در واقعیت رخ میداد، عمل براساس همان تصمیم عقلانی بود که «جنگ هرگز»؛ حتی اگر در شعارها و گفتهها چیز دیگری را شاهد بودیم.
مواردش بسیار است. یادتان هست در تهاجم اول آمریکا به عراق که بعضی از چپزدگان میگفتند حالا وقتش است که برای مقابله با شیطان بزرگ در کنار صدام بایستیم و با آمریکا بجنگیم؟ اما همین عقلانیت بود که آن رفتارهای چپگرایانه و مواضع ضدامپریالیستی را نادیده گرفت و برخلاف همه آن شعارها، به دام این بازی نیفتادیم. یادتان هست در ماجرای حمله طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف و شهادت دیپلماتهای ایرانی و صفبندی قوای ایران و طالبان در دو سوی مرز افغانستان، خوشبختانه به دام نیفتادیم و این ناشی از همان عقلانیت بود که برخلاف شعارها، در تصمیمگیریهای کلان اتخاذ شده بود که «جنگ هرگز». و این یعنی مهم نیست که عدهای چه شعارهایی میدهند و به چه چیزهایی افتخار میکنند و کجاها برای چه چیزهایی ثبتنام میکنند، بلکه این مهم است که برخلاف آنهائی که لبه بام را نمیبینند و عادت دارند که از بام بیفتند، بر تصمیمهای حیاتی این کشور، جدای از همه شعارها، عقلانیت حاکم است.
حالا هم عدهای، چه از مخالفان و چه هواداران جمهوری اسلامی، اصرار دارند که دوباره جنگ است و پس چه شد آن شعارها؟ اما آنچه مهم است، نه آن شعارها و نه هیچ شعار دیگری است، مهم این است که تصمیم برای کشورمان این است که «جنگ هرگز». و ما اگر به این سرزمین و به سرنوشت کشورمان علاقهمندیم، باید از این تصمیم بنیانی حمایت کنیم که «جنگ هرگز» و به بازیهایی که برخی راه میاندازند و فهرستهای ثبتنامی پر میکنند توجهی نکنیم، چراکه یا ریگی به کفش دارند یا برای فهم عقلانیتشان، باید لغتنامه دهخدا را زیر و رو کنیم. در این میان، مهم همان عقلانیتی است که با وجود این همه جنگ که غرب در سه دهه اخیر، از لیبی تا افغانستان راه انداخته، ایران را از غلتیدن به ورطه جنگ نگاه داشته است».
نویسنده این تحلیل احتمالا دچار بدفهمی یا تجاهل است. اولا جمهوری اسلامی ضمن این که از جنگ استقبال نمیکند، هیچ جا نگفته «جنگ هرگز». این تعبیر غلط و مرعوبانه فقط در قوطی محافل غربگرا و سرسپرده به دشمن پیدا میشود. معنای «جنگ هرگز» این است که دشمن هر کاری بکند و هر جنایتی مرتکب شود، ما با او نمیجنگیم حتی اگر مورد حمله و هجمه قرار بگیریم.
ثانیا، هر چند جمهوری اسلامی از جنگ استقبال نمیکند اما به تعبیر امیر مؤمنان(ع) خواب هم نمیرود و خام نمیشود تا غفلتا به او شبیخون بزنند. اگر به منطق غربگراها بود، نه غزه و لبنان به ما ربط داشت و نه سوریه و عراق. اما جمهوری اسلامی، ترمز آمریکا و رژیم صهیونیستی را در همان جنگهایی که جنگ جهانی چهارم و سوم خوانده میشد و یکی از اهداف اصلیاش ایران بود، کشید و جنگ را به ضرر آنها مغلوبه کرد.
ثالثا افراط و تفریط شاخ و دُم ندارد. یک روزی نهضت آزادی و برخی گروهکهای مشابه، از ادبیات ضد دفاع مقدس و ضد جنگ دم میزدند و ضمنا یگان جنگ روانی دشمن در داخل در روزگار دفاع مقدس بودند؛ روزگاری دیگر برخی چپ گراها و انقلابی نماها با آنها همکلام شدند. این نه تنها افتخار نیست بلکه ننگ است که در هر مقطع تهاجم دشمنان ملتها، عدهای به نام پرهیز از جنگ پرچم سازش و تسلیم و نجنگیدن به هر قیمت را علم کنند و به دشمنان سرشکسته پالس و روحیه بدهند. مهم این است که جمهوری اسلامی به آن افراط و تفریطها بها نداده و موضع مقاومت پیشرو را همواره پیگیری کرده، تا جایی که اگر روزی در خرمشهر میجنگیدیم، اکنون میدان جنگ را به صدها کیلومتر دورتر و در عمق میدان دشمنان بردهایم. ملت ما هم قدر این احساس مسئولیت مجاهدانه را میدانند؛ چنان که در حماسه تشییع با شکوه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نشان دادند.
رابعا اگر بنا بود نظام به نسخه جریان منفعل مدعی «جنگ هرگز و توافق به هر قیمت» عمل کند، حالا باید توان نظامی و نفوذ و اقتدار منطقهای خود را در برجامهای دو و سه واگذار کرده بود و مردم باید با ترس و نگرانی، ردّ بمبها و موشکهای دشمن را دنبال میکردند. بر عکس، نظام با درایت و حکمت تمام، به گسترش توانمندیها اهتمام کرد و بازدارندگی را به ارمغان آورد. ملت ما این امنیت را مرهون مجاهدتهای قدرتآفرین است و نه بزککاری دشمن و ادعای پایان روزگار موشک و فرا رسیدن روزگار مذاکره!