نقش خود را بازی کنید

نقش خود را بازی کنید

یک. اگر مدیریت کشور را به یک تئاتر تشبیه کنیم، رئیس‌جمهور به‌مثابه نقش اول آن خواهد بود؛ نقش اولی که بار اصلی نمایش به دوش اوست. همه‌چیز در آن زنده است و کوچک‌ترین خطاها از چشمان تیزبین تماشاچیان نشسته در کنار صحنه، پنهان نمی‌ماند. کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده، بازیگران، تدارکات، صحنه آرا، انتظامات، همه و همه در پی آن‌اند که یک نمایش بی‌نقص ارائه دهند و این میسر نمی‌شود مگر اینکه هرکسی نقش خود را ایفا کند و عمدا یا سهوا پا در کفش دیگری نکند.

دو. از حکمرانان، هر یک در جایگاه خود انتظار می‌رود متناسب با نقش خود عمل کنند. بازیگر نقش اول نمی‌تواند کارگردان باشد و کارگردان هم نمی‌تواند در سایر نقش‌ها عمل کند. این یعنی رئیس‌جمهور، رئیس دستگاه اجرا و قاضی‌القضات، رئیس دستگاه قضاست. مجری نمی‌تواند مطالبه گر باشد و نماینده و قاضی نمی‌تواند به حوزه اجرا ورود کند. مخاطب بایدها اگر جاخالی دهد یا در نقش دیگری ظاهر شود، هجمه‌ها و ضربه ها به فرد یا افرادی که واقعا مستحق شماتت نیستند، می‌رسد.

سه. به نظر می‌رسد برخی از ما، هنوز نقش خود را باور نکرده‌ایم. من که به روزنامه‌نگاری مفتخرم، باید به رسالت رسانه‌ای خود عمل کنم و در موضع نور تاباندن به نقاط مختلف کشور از زوایای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بپردازم. آن‌کس هم که مجری است، باید در موضع پاسخگویی بایستد و جوابگوی درد و مسائل مردم باشد؛ خصوصا در دورانی که درد مردم زیاد است، آداب مرهم بودن را بداند و به آن عمل کند، نه اینکه با قول و فعلش نمک بر زخم بریزد.

چهار. مقام معظم رهبری، به فراخور وضعیت جامعه، امیدبخشی می‌کنند و البته در کنار آن به نقاط ضعف و گرفتاری‌ها هم می‌پردازند. اما اگر ایشان از امید می‌فرمایند، به این معنا نیست که دولتمردان می‌توانند همه چیز را مثبت ببینند و شرایط زندگی مردم را راحت تلقی کنند. مردم تحت‌فشارند، چند سال است که تورم بیش از ۴۰ درصدی داشته‌ایم و قیمت‌ها هر روز بالاتر می‌رود.

تورم دائمی از ریشه‌های ریزش اخلاق و عقاید و افکار است و باعث بی‌اعتمادی می‌شود و متأسفانه جراحی و اصلاح جدی این وضعیت هم تنها در حد سخن باقی‌مانده است. چقدر بد است که از مسئولان بشنویم همه‌چیز خوب است و بدتر آن‌که برخی مسئولان سابق، که دوران خودشان را هم دیده بودیم، به طمع کسب قدرت، وضعیت بد امروز را بدتر نشان می‌دهند.

نقش خود را بازی کنید

پنج. نکته مهم دیگر، تشخیص ندادن اولویت‌هاست. ماه‌هاست که وضعیت دسترسی به اینترنت، مردم را کلافه کرده و حتی به‌پیش از ماجراهای اخیر بازمی‌گردد. در تمام این مدت، صدای درخوری از خانه ملت بلند نشده است و تازه روز گذشته، وزیر ارتباطات را به دلیل مسئله‌ای در حوزه استخدام ایثارگران توبیخ کرده و به او کارت زرد داده‌اند! باید پرسید که آقایان! اصلا در کدام فضا سیر می‌کنید؟ در چه جامعه‌ای زندگی می‌کنید و چگونه است که تا این حد از اولویت‌های مردم دورید؟

شش. اگر یک تیم کوهنوردی، مربی و راهبری دارد که برای حفظ روحیه تیم، مرتب از بهتر شدن اوضاع سخن می‌گوید و امید می‌دهد، این نباید باعث شود که عوامل اجرایی و متصدیان تیم، از فعالیت‌های احتیاطی و اطمینان‌بخش بکاهند و آسوده شوند. جاده همچنان بسیار ناهموار، سنگلاخی و پر پیچ و گردنه است. این‌ها به معنای ناپیمودنی قلمداد کردن این راه نیست؛ راه پیش رو یقینا پیمودنی است؛ اما با اطمینان می‌گویم به‌شرط تغییرات جدی در برخی نگاه‌ها، افراد و روش‌ها.

مسعود پیرهادی

درباره‌ی بهیان

همچنین ببینید

خداحافظی یک خطیب از تریبون نماز جمعه /خواسته جدی رهبری از دولت چیست؟ /واکنش ائمه جمه به قطعنامه ضدایرانی سازمان ملل

ائمه جمعه سراسر کشور، از تریبون های نماز جمعه به موضوع سیاست اتخاذی دشمنان برای …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *