انتظار میرود پاکستان برای خرید گاز از ایران مثل عراق رفتار کند
دبیر کل اتاق بازرگانی تهران معتقد است ایران و پاکستان هیچ کدام ظرفیتهای تجاری و اقتصادی یکدیگر را به درستی نشناختهاند.
زهرا علیاکبری – در آخرین روزهای دیماه تنشهای مرزی میان ایران و پاکستان که به کشته شدن سه زن و چهارکودک غیرایرانی منجر شد، نگرانیهایی را در خصوص تداوم وضعیت ایجاد کرد .حالا امروز با بازگشت سفرای ایران و پاکستان به محل ماموریت خود، به نظر میرسد تنشها میان این دو همسایه به حداقل رسیده و بار دیگر وضعیت عادی بین ایران و پاکستان برقرار شده است .
هر دو کشور دلیل حمله را مقابله با گروههای تروریستی در خاک یکدیگر اعلام کرده بودند. هر چند شرایط میان ایران و پاکستان دیگر نظامی نیست اما اتفاق رخ داده سبب شد بار دیگر طرحها و برنامهها و ایدهالها در روابط ایران با همسایهی شرقی مد نظر قرار گیرد .
بازبینی مراودات اقتصادی میان ایران و پاکستان در حالی صورت میگیرد که با وجود احداث خط لوله برای صادرات گاز ایران به پاکستان، این کشورها مدتهاست به واسطهی تحریم از خرید گاز ایران امتناع میکند .
وضعیت کنونی بهانهای شد تا با آقای بهمن عشقی دبیرکل اتاق بازرگانی تهران گفتگویی در خصوص روابط ایران و پاکستان و آینده پیش رو داشته باشیم . بهمن عشقی در پاسخ به این سئوال که سرنوشت صادرات گاز ایران به پاکستان چه خواهد شد؟ گفت: بروز تحریمهای هستهای برای پاکستانیها امری غیرقابل پیش بینی نبود و اینک هم انتظار بر این است که همانند عراق در مسیر استثناء کردن مناسبات انرژی خود با ایران اقدام کنند.
مشروح مصاحبه با بهمن عشقی دبیرکل اتاق بازرگانی تهران در پی میآید:
آینده روابط ایران و پاکستان را چطور پیش بینی میکنید ؟ آیا تکرار تنشهایی از این دست را محتمل میدانید؟
برای آیندهنگری در روابط دو کشور بایستی به گذشته ۷۷ ساله روابط دولتین ایران و پاکستان توجه نمود. ایران در خلال جنگهای دفاعی پاکستان در نبردهای سالهای ۱۹۴۷، ۱۹۶۵، ۱۹۷۱ و ۱۹۹۹ ( نبرد کارگیل) به شدت از پاکستان پشتیبانی نموده است. در نبرد سال ۱۹۷۱ و جنگ بنگلادش دولت ایران رسماً به تجهیز ارتش پاکستان و ارسال تجهیزات نظامی اقدام نمود. نه فقط از طریق کمکهای نظامی بلکه با طرح حمایت دیپلماتیک از پاکستان و فشار به خانم گاندی نخست وزیر وقت هند نهایت تلاش جهت توقف جنگ و کاهش فشار بر دولت پاکستان و نخست وزیر نورالامین را معمول نمود.
اصولاً ایران تلاش نموده تا به عنوان یک حامی تاریخی برای ملت پاکستان، به یک سنگر اتکاء در مرزهای غربی برای آن کشور تبدیل شود، فلذا آنچه که از گذشته گرم روابط بین دو ملت و دو دولت برمیآید، حاکی از آن است که آیندهای پرخیر و توام با دوستی در انتظار روابط دو کشور است. بر این اساس مردم و دولت های دو کشور اجازه تداوم هیچ تنشی را نخواهند داد.
ایران و پاکستان بارها در نشست های کمیسیون مشترک دو کشور برای افزایش روابط تجاری برنامه ریزی کردهاند اما هنوز این مهم به وقوع نپیوسته است. مهمترین دلیل را چه میدانید ؟
معتقدم در دو طرف، ظرفیت تجاری به درستی تعریف نشده است. هم طرف پاکستانی و متأسفانه نیز طرف ایرانی از حجم ظرفیتهای اقتصادی در دو سوی مرزها بیاطلاع هستند. بر این اساس بدواً با دخالت اتاقهای بازرگانی بخشهای خصوصی دو کشور باید تعریف درستی از حقایق و نیز توانایی های اقتصادی به منظور دستیابی به تراز تجاری منصفانه و پایدار و در گام بعدی تنظیم قراردادهای تجارت آزاد موجب بهبود وضعیت تجاری با پاکستان خواهد شد.
قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان هنوز با گذشت سالهای طولانی از تکمیل خط لوله و اعلام آمادگی ایران اجرایی نشده است .پاکستان دلیل این عدم اجرا را تحریم های ایران دانسته و حتی پیش از این از ایران درخواست کرده است که مادامی که تحریم آمریکا پابرجاست ؛ ایران اقدام حقوقی انجام ندهد؛ در این فضا آیا امیدی به اجرایی شدن این طرح وجود دارد؟
از دیدگاه منصفانه میشود گفت پاکستانی ها، هم درست میگویند و هم نادرست! اینکه تحریمها مبادلات پولی و بانکی طرفین را به شدت تحت تأثیر قرار داده دقیق است. اینکه خرید گاز از ایران آنهم به طور مشخص و قابل ردیابی تحت کنترل و نظارت آمریکایی قرار دارد دقیق است، اما آنجا نادقیق میگویند که اصولاً پاکستانیها می دانستند ریسک تجارت گاز با ایران تا چه حدی است. آنها با ملاحظه روابط تنشآلود ایران و غرب خط لوله صلح را انتخاب کردند. مفهوم روشن پاسخ من این است که بروز تحریمهای هستهای برای پاکستانیها امری غیرقابل پیشبینی نبود و اینک هم انتظار بر این است که همانند عراق در مسیر استثناء کردن مناسبات انرژی خود با ایران اقدام کنند.
حقیقت این است که آنها در خرید انرژی از ایران خیلی همراه نیستند. خانم رفعت مسعود سفیر اسبق پاکستان در ایران معتقد بود اشکال اساسی تجارت با ایران در ناترازی نهفته است.
به نظر میرسند همکاری بندر گوادر و بندر چابهار برای هر دو کشور جذابیت دارد. این در حالی است که پاکستان این جا نیز در نقش رقیب ظاهر میشود. چینی ها توسعه بندر گوادر و هندی ها توسعه بندر چابهار را اجرایی میکنند اما گویا پاکستان در این حوزه نیز با همکاری دیگر کشور دوست ایران؛ چین تمایلی به اجرایی شدن طرح توسعه چابهار ندارد و این بندر نیز گرفتار ویروس هندی شده است، از این منظر رفتار پاکستان را چگونه ارزیابی میکنید ؟
دقت کنید به روابط ریشهدار، مشخص و اصولی دو کشور چین و پاکستان، دقت کنید به روابط تنش آلود و خصمانه چین و هند و توجه کنید به ضعف ما در تنظیم این مناسبات. آیا ما میتوانیم اولاً به چینیها اثبات کنیم در غرب آسیا برایشان تکیه گاه مطمئن هستیم ، ثانیاً به هندیها در اینکه مستقل از مناسبات خوب با پاکستان و چین، وزنهای قابل اتکاء در شمال خلیج فارس!
نکته مهم این است که ما باید ضمن اثبات صداقت بین المللی به همسایگان و قدرتهای فرا منطقهای مثل چین ثابت کنیم که اولویت ما منافع ملی است و در این حوزه احساسی رفتار نخواهیم کرد.
در کنار این یادآوری کنم نگاه هند به چابهار، تلاش برای بسط نفوذ در افغانستان بوده است. افغانستان تحت سلطه طالبان انگیزههای هند را سرکوب می کند. توسعه منازعات طالبانی در دو سوی مرزهای پاکستان و افغانستان میتواند موجب شود نگاه هند به افغانستان طالبانی تغییر کند و لذا بر همین منوال نگاه به چابهار!
ایران و پاکستان برای افزایش مراودات ٢.٣ میلیارد دلاری به ۵ میلیارد دلار برنامه ریزی کرده آمد .حتی در سفر شهریور ماه وزیر امور خارجه ایران به این کشور چنین بحثی مطرح شد.تا چه حد این مسأله را ممکن می دانید ؟
اجازه بدهید قضاوتی در مورد اعداد نکنم البته که اعداد آرزوهای برنامهای است ولی نکته مهم این است که نقش اتاقهای بازرگانی در بازی گردانی این روابط توسط دولتین ایران و پاکستان محترم شناخته شده و دو حاکمیت نقش تسهیل گران را ایفاء نمایند.
در روزهای اخیر تنش مرزی میان ایران و پاکستان حتی سبب افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی و افزایش بهای انرژی در پاکستان شده است .در بازار ایران نیز بهای ارز و طلا دستخوش تغییراتی شده اند. تا چه حد این تنش را ادامه دار میدانید و سیگنال های اقتصادی از نظر شما نشانگر چه آینده ای است؟
معتقدم ضربهای زدیم و مشتی خوردیم تمام شد قصه، البته این موضوع در بلند مدت تأثیرات خود نه فقط بر مناسبات ما با پاکستان بلکه با کشورهای حوزه نفوذ پاکستان و حتی دشمنان فرا منطقهای ایران را خواهد گذاشت.
پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران این اولین باری است که حمله به خاک ایران اتفاق افتاده است. آیا راهکاری برای احیای دیپلماسی و خروج از اقدامات نظامی و کاهش مخاطرات اقتصادی پیشنهاد دارید؟
به لحاظ چارچوب رژیم دفاعی و باز دارندگی نظامی ایران جای تحقیق فراوان دارد. البته که پاکستان یک قدرت اتمی است. البته که نیروی نظامی متعارف پاکستان جزء ارتشهای مطرح منطقه و کشورهای اسلامی است، اما بازخوردهای حمله متقابل پاکستان بر رژیم دفاعی ایران بسیار قابل توجه است.
معتقدم مجدداً دو کشور ( فارغ از تاثیرات بلند مدت) در مبارزه با تروریسم راهحل منطقیتری را برخواهند گزید و هم چنین معقولانهتر رفتار خواهند کرد. هر دو کشور به تجارت نیاز دارند و به حرکت افتادن و خیزان فعلی ادامه خواهند داد من جهش را پیشبینی نمی کنم. البته با رویکرد موجود.