افسر عراقی باز به سراغ من آمد و دو نفر دست من را گرفتند و چنان با پوتین دست من را شکاند که هنوز صدای آن را بیاد دارم. در نهایت انبردست آورد و دندان های جلوی من را شکاند و پرسید فرمانده تان کیست و من با دست به همان دره اشاره کردم.مجله خبری بهیان
همچنین ببینید
پس لرزه تهدید کردن دو وزیر پزشکیان از تریبون مجلس/ آقای روانبخش! در گرماگرم انفجار بندرعباس، هوش و حواس شما به فستیوال کوچه است؟
روانبخش و امثال روانبخش در واقع از این که نمیتوانند لباس تنگ سلیقههای خود را …