اولین تصنیفی که من در صفحه خواندم «عاشقم من… منعم نکنید… دردم پرسید» محشری بپا کرد و پدرم شنید دخترش «عاشق» شده و در کوچه و بازار صفحهی او شنیده میشود و طلب درمان درد میکند تصمیم گرفت که سرمه به خرد من بدهد و مرا بکشد.مجله خبری بهیان
همچنین ببینید
ببینید | لحظه زمین زدن و دستگیری راننده زن توسط پلیس بعد از فرار از صحنه تصادف!
یک راننده تحت تعقیب در ارتباط با یک تصادف پس از هدایت پلیس در تعقیب …