باشگاه پرسپولیس در تولید محتوا برای حاشیههای فوتبال ایران چنان سرعتی دارد که به رسانهها فرصت رسیدگی و واکاوی نمیدهد!
یکی از ویژگیهای باشگاههای بزرگ فوتبال این است که هر اتفاق کوچکی برای آنها تبدیل به حاشیهای بزرگ میشود. پیرامون باشگاههای بزرگ همیشه خبر و شایعه و حاشیه هست اما امان از وقتی که یک باشگاه بزرگ خود دست به کار تولید محتوا برای سوءتفاهم در دنیای واقعی و فضای پرحاشیه مجازی شود! اصلا کاری با آنچه در ماههای گذشته بر پرسپولیس رفت نداشته باشید، شرایط جدول و دور برگشت و توقعی که هواداران میلیونی این تیم از قهرمان بلامنازع هر سه جام داخلی در فصل قبل دارند راهم فعلا رها کنید، فقط ببینید که در همین هفته مدیران باشگاه پرسپولیس چه کارها که نکردهاند!
درخت کریسمس تناقض را لو داد!
یحیی گل محمدی رفت. او قبلا هم بارها استعفا داده بود و خیلیها تا لحظه آخر فکر میکردند که این بار هم یک مانور تبلیغاتی است و لحظه آخر او ماندنی خواهد شد! از همان لحظه اول باشگاه پرسپولیس اعلام کرد که چند روزی به یحیی فرصت میدهد تا فکر کند اما بلافاصله خبر آمد که این باشگاه چراغخاموش مذاکره بر سر جانشین مربی را آغاز کرده است. به عکسهایی که از نماینده باشگاه پرسپولیس در مذاکره با برانکو توسط خود باشگاه منتشر شده نگاه کنید؛ درخت آذینبسته کریسمس کاملا مشخص است! این عکس برای همان ایامی است که باشگاه پرسپولیس مدام میگفت تا وقتی امید به بازگشت یحیی داریم، حرفهای نیست که با جانشینان او مذاکره کنیم!
وقتی اسم از آدرس بهتر است
فعلا کاری به پرونده برانکو نداشته باشید؛ عضو هیئت مدیره باشگاه میگوید یک مربی را میآوریم که خارجی است، کارنامه پرافتخاری دارد و نزد هواداران ما بسیار محبوب و مقبول است! مشخصاتی که در این دنیا بین ۸میلیارد انسان تنها به یک نفر میخورد! خب راحتتر نبود اسمش را میگفتید؟ بعد که متوجه شدند با این گاف در بستن قرارداد دست پایین را خواهند داشت، رضا درویش به میدان آمد و نوشداروی بعد از مرگ سهراب را ارائه کرد! او گفت چند گزینه علاوه بر برانکو داریم، اما دیگر دیر شده بود! دست بالاتر در اختیار مرد کروات بود تا هرچه بخواهد بگیرد.
خرج و تاوان از کیسه هواداران
خبر برکناری درویش و ماندن یحیی را هم داشته باشید. همه از اختلاف بین سرمربی و مدیرعامل در ماههای اخیر باخبرند که از فصل نقل و انتقالات شروع شد و با گل طلایی خرید نبیل باهویی مستقیما از طرف درویش به رکورد جهانی تبدیل شد. مهاجمی که یحیی نمیخواست و پولش از کیسه بیتالمال میرود! همانطور که الان هزینه رفتن یحیی و آمدن مربی جدید را درویش از جیب نمیدهد! چهبسا اگر چنین بود او اجازه نمیداد مربیاش برود. پرسپولیس تاوان این اختلافات را داد، از آسیا حذف شد و در لیگ برتر هم صدر جدول را واگذار کرد. لشکر مصدومان، کمبودها، غایبان، همه و همه در نهایت باعث ناراحتی هوادار است و بس!
جابهجایی رئیس و مرئوس
یحیی به هرطریق و با هر عنوان تیمش را تا رتبه سوم و دو امتیازی صدر آورد و هنوز شانس قهرمانی است، در چنین شرایطی کدام مربی تیمش را رها میکند و میرود؟ ببینید که رضا درویش در برخورد اولیه با استعفای گلمحمدی در کنفرانس بعد از بازی با مس رفسنجان همان شب در تلویزیون گفت که از طریق رسانهها مطلع شده و منتظر مربی میماند تا با او حرف بزند. بعد هم که خبر رسید گلمحمدی جواب تلفنهای باشگاه را نمیدهد! میشود؟ چه کسی تحت قرارداد چه کسی است؟ همه چیز موکول به یک جلسه سرنوشتساز شد که تنها ۷ دقیقه به طول انجامید!
چرا همه مدام شما را تکذیب میکنند؟
درویش بعد از آن جلسه هم گفت که یحیی اصرار به رفتن دارد و ما اصرار به ماندن او، گفت که ایشان هیچ مشکلی ندارد فقط خسته شده و میخواهد استراحت کند و حالش برای مربیگری خوب نیست! گزارهای که توسط گلمحمدی -که معمولا کم مصاحبه میکند- بلافاصله تکذیب شد. همه یاد ماجرای کریم باقری افتادند؛ مردی که در تمام این دههها در بالاترین سطح فوتبال ایران از او حاشیهای به یاد نداشتیم و تنها وقتی که درویش گفت کریم خودش نخواسته بماند، صدایش درآمد و گفت دروغ میگویند. صبح امروز نیز بعد از بیانیه باشگاه رضا چلنگر به نیابت از برانکو مصاحبه کرده و اعلام قبلی درویش مبنی بر پرداخت مالیاتهای معوقه برانکو را تکذیب میکند! انگار هر بار که رضا درویش مقابل دوربینها و میکروفونها میایستد، یکسری آدم هستند که حرفهایش را تکذیب کنند!
زرادخانه بمب حاشیهسازی
آنقدر مدیرعامل باشگاه پرسپولیس در این مدت خبرسازی کرده که رسانهها فرصت بررسی اخبار را از دست دادهاند! مثلا رضا درویش در لابهلای یکی از حرفهایش در همین هفته پرکار، کنایهای به مدیرعامل استقلال زد که بابتش به کمیته اخلاق دعوت شد! اتفاقی که در شرایط عادی میتوانست یک بمب خبری باشد اما باشگاه پرسپولیس تبدیل به زرادخانه شده و سرشار از بمب برای حاشیهسازی است.
لحظهشماری درویش برای رفتن یحیی!
حالا برگردیم به همان ماجرای اول یعنی رفتن گلمحمدی؛ در همه جای دنیا وقتی یک فرد با یک مجموعه قرارداد دارد در قبال پولی که میگیرد تعهداتی هم هست که باید آنها را انجام دهد. یحیی گلمحمدی تا آخر این فصل با پرسپولیس قرارداد داشت و طبق قانون در همهجای دنیا و در همه مشاغل، اگر میخواست قراردادش را فسخ کند، او باید با شرایط باشگاه کنار میآمد. اگر باشگاه پرسپولیس همانطور که مدیرش میگوید خواهان ماندن گلمحمدی بوده و از رفتن او استقبال نکرده، چرا باید تمام شرایط و خواستههای یحیی برای رفتن را بپذیرد؟ این که لحظهشماری برای رفتن طرف است! خبرهای درگوشی میگویند که در مذاکره نماینده یحیی با باشگاه، پرسپولیس جرایم انضباطی گلمحمدی را قبول نکرده و در عوض قرار شده ۵۵ درصد مبلغ قرارداد او را بدهند! طبق اخبار تاییدشده گلمحمدی ۳۰ درصد قرارداد این فصل را گرفته و با توجه به عرف فوتبال، حالا که در نیمفصل به سر میبریم میتواند نیمی از قراردادش را مطالبه کند. پس آن عدد ۵۵ درصد از کجا آمد؟ باز هم به منطق قضیه نگاه کنیم: یک نفرِ دیگر تمایل به همکاری با یک باشگاه و یک مجموعه را ندارد و در طرف مقابل آن باشگاه او را میخواهد. در چنین شرایطی منطق میگوید باشگاه باید آنقدر سفت بگیرد که طرف پشیمان شده و بماند، نه اینکه بابت رفتنش به او هدیه هم بدهد!
فاصله حرف تا عمل
رضا درویش در حرف میگوید خواهان ماندن یحیی بوده اما در عمل با تمام شرایط او برای رفتن موافقت کرده است. حتی حاضر شده درصدی بیش از عرف مقرر تا نیمفصل بدهد، پس تعجب نخواهیم کرد اگر بعدها بشنویم بابت این اقاله قرارداد آپشنهایی هم به سرمربی سابق پرسپولیس تعلق گرفته است!