ستاره گلزن پرسپولیسیها منفور شد/ کاهش شدید دنبالکنندههای گلزن دربی
از ۳ اردیبهشت تا ۱۹ تیر فقط ۷۸ روز فاصله بود تا عیسی آلکثیر از اوج محبوبیت در بین هواداران پرسپولیس به حضیض نفرت برسد.
عیسی آلکثیر به سپاهان رفت آن هم با یک انتقال عجیب و ناگهانی که در حد شوکه کردن هواداران پرسپولیس پیش رفت و سرانجام اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد. هر چند این انتقال بزرگ ظاهراً به مذاق غالب هواداران سپاهان هم خوش نیامده و آنها به خاطر سن و سال بالای عیسی او را خریدی کارآمد برای تیمشان نمیدانند اما پرسپولیسیها بیشتر از اینکه به خاطر از دست دادن یک مهاجم تمام عیار و گلزن ناراحت باشند از شخص عیسی آلکثیر ناراحتند.
غالب هواداران پرسپولیس الان درباره عیسی طوری فکر میکنند که صفحات هواداری به آنها القا کردهاند. صفحاتی که حالا مطالبشان در مورد آلکثیر با واژههایی همچون منفور و از چشمافتاده آراسته شده و البته پربیراه هم نیست. هواداران پرسپولیس میگویند طی سه سال اخیر به اندازه هیچ بازیکنی پای او نایستادند. آلکثیر بعد از درخشش اولیه در لیگ قهرمانان با آن محرومیت کذایی شش ماه از فوتبال دور بود اما هواداران همواره با تأکید بر مظلومیت او در آن ماجرا منتظر بازگشتش ماندند. عیسی برگشت، درخشید و دوباره امیدها را برای تبدیل شدن به مهاجم درجه یکی که پرسپولیس مدتها در خارج از مرزهای ایران دنبالش میگشت، زنده کرد اما مصدومیت سخت از راه رسید.
عیسی دوباره از چشمها دور شد و فقط دو ماه طول کشید تا تصمیم بگیرد که زانویش را به دست جراح بسپارد. در تمام این مدت و بعد از آن ۷-۶ ماهی که آلکثیر در حال آمادهسازی بود هواداران پرسپولیس و البته یحیی گلمحمدی منتظرش ماندند تا او برگردد و قرارداد ببندد. البته که عیسی هم سختیهای زیادی کشید و در تنهایی نابودکننده مصدومیت، در تهران و شهرستان آنقدر تمرین کرد که با قدرت بازگردد. عیسی با قدرت برگشت و در دربی گل زد تا پرسپولیس بزرگترین گام را برای قهرمانی بردارد. بعد از آن هم درخشش او ادامه داشت تا پرسپولیس دبل کند و او نیز با وجود نیم فصل بازی و دقایق نسبتاً کمی که در میدان بود یکی از ارکان قهرمانی به حساب بیاید.
درست مثل هواداران پرسپولیس، یحیی گل محمدی هم پای او ایستاد. اصرار یحیی برای جراحی عیسی درست و منطقی مینمود و اگر گوش او بدهکار بود حتماً زودتر برمیگشت و بیشتر به کار تیم میآمد. با وجود این نافرمانی دوماهه، یحیی پای عیسی ماند و حتی در مصاحبههایش با تأکید بر معرفتی که آلکثیر برای پرسپولیس به خرج داده او را در حد یک سرباز فداکار برای پرسپولیس بالا برد. گلمحمدی با اشاره به بازیهای عیسی برای پرسپولیس با پای شکسته، دقیقاً به این نکته اشاره داشت که خودش را مدیون عیسی میداند. حالا با نگاهی به آنچه طی این سه سال گذشت، هواداران پرسپولیس او را بازیکنی منفور میپندارند و از همان دوشنبه شب که انتقالش به سپاهان قطعی شد کمپین آنفالو کردن او بالا گرفته است.
هواداران پرسپولیس میگویند برای هیچ بازیکنی به اندازه عیسی مایه نگذاشتند و پایش نایستادند اما بالاخره عیسی هم تلاش بسیاری کرد و سختیهای زیادی کشید تا دوباره به همان سطحی که از او انتظار میرفت برگردد. هواداران پرسپولیس با بازنشر ویدیوهای مربوط به گفتوگوهای تلویزیونی عیسی بیشتر شوکه میشوند و البته میزان تنفرشان از ستاره سابق بالاتر میرود. عیسی همین یکی دو ماه پیش در تلویزیون گفته بود از کودکی عاشق پرسپولیس بوده یا جایی در مصاحبهای به مرحوم میناوند تأکید کرده بود حتی اگر از تیمهای خارجی پیشنهاد داشته باشد از پرسپولیس نخواهد رفت اما حالا راحتتر از حد تصور و چشم به هم زدنی از این تیم جدا شد و عشقش را به چند میلیارد بیشتر فروخت.
گفته میشود پیشنهاد پرسپولیس به آلکثیر که در میانه ۳۴ و ۳۵ سالگی است، ۱۲ میلیارد با آپشن بوده اما سپاهان رقم بالاتری به او داده و به روایتی با این بازیکن قرارداد دوساله ۴۰ میلیارد تومانی بسته و حتماً برای آلکثیر صرف داشته که از سوی میلیونها هوادار پرسیپولیس منفور لقب بگیرد و ناسزا بشنود.
از طرفی شاید باید به او هم حق داد. عیسی در آستانه ۳۵ سالگی پول زیادی از این فوتبال نبرده و شاید وقتی دور و برش را نگاه میکند و میبیند آخر فوتبالش باید پولی به جیب بزند باید هم به قرارداد چرب و نرمتر نگاه ویژهای داشته باشد. عیسی چیزی حدود یک سال و نیم تا ۲ سال از فوتبالش را به خاطر محرومیت و مصدومیت از دست داد و حالا که به پشت سرش نگاه میکند زمانهایی طلایی برای پول در آوردن از فوتبال را از دست داده و اینطوری به پیشنهاد بالاتر سپاهان بله گفته است. با در نظر گرفتن این حقایق اما هواداران پرسپولیس از همان دوشنبه شب او را کنار گذاشتند. برای آنها جدایی به خاطر پول بیشتر و حضور در تیمی که رقیب مستقیم قهرمانی است آنقدر دلخراش و سخت بوده که همه آن لحظات جذاب دربیهایی که با گلهای عیسی بردند و جشن گرفتند را فراموش کردهاند و فقط از تنفر و فراموشی میگویند. حالا اینکه چقدر آنها حق دارند و چقدر عیسی، این یک معادله مجهول خواهد ماند.