زیر ذرهبین قرار گرفتن قراردادهای سنگین بازیکنان فوتبال ایران، شاید بخشی از آن به بیعدالتی در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی مربوط باشد.
ماشین ۱۰۰ میلیاردی و وارداتی محمدحسین کنعانی زادگان، به سوژه ای مهم در محافل غیرورزشی تبدیل شده است؛ اگرچه به زعم ما این یک سوژه بکر و دست نخورده نیست.
سالهاست درباره پولهایی که بازیکنان فوتبال به دست میآورند، بحثهایی ایجاد میشود و واکنشها، گاهی اوقات در این رابطه غیرقابل پیش بینی است. خوشبختانه در جامعه ایرانی، این موضوع قابل هضم است که درآمد بازیکنان فوتبال مثل هر کجای دنیا، قابل توجه است و قرار نیست یک فوتبالیست مثل سایر مشاغل، حقوق بگیری ساده باشد.
منبعی که پول به بازیکنان فوتبال نیز تزریق میکند مشخص است؛ آنها نه اختلاسگر هستند، نه حق و حقوق کسی را بالا کشیده اند. بازیکنان فوتبال، غارتگر بیت المال نیستند و کم یا زیاد در لیگهای مختلف، هر چقدر میگیرند به خاطر زحماتی است که متقبل میشوند. فوتبال هم یک رشته ورزشی ساده نیست که هر کسی بتواند تمرینات سخت و مسابقات طاقت فرسای آن را تحمل کند.
تا اینجا هیچ مشکلی نیست و ماشینها، ویلاها، اقامتهای کشورهای خارجی و… فوتبالیستها نوش جانشان؛ اما به واسطه این هزینههای هنگفت، خروجی چندانی نصیب ایران نمیشود. یعنی نه یک جام طلایی خوش رنگ و لعاب، نه قهرمانی در آسیا و نه حتی یک صعود ساده در مرحله مقدماتی جام جهانی، گیر این فوتبال نمیآید. اصلا در پایتختی که ورزشگاه استاندارد و تازه ساخت وجود ندارد، این هزینههای کمرشکن به کجای فوتبال میرسد و چه تحولی را ایجاد میکند؟ این هم برای خودش یک مجادله مجزاست.
زیر ذره بین قرار گرفتن قراردادهای سنگین بازیکنان فوتبال ایران، شاید بخشی از آن به بی عدالتی در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی مربوط باشد؛ آنجا که اختلاسهای ۳هزار میلیاردی سر به فلک میزند یا در جایی که که مردم برای خرید یک ماشین داخلی به قیمت کارخانه جان به لب میشوند اما یک فوتبالیست یا شخصی که ارتباطات خاص دارد، به راحتی برند دلخواهش را وارد میکند و سود خوبی به جیب میزند.
این گسترش بی عدالتی است که مردم را به داستان قراردادهای میلیاردی فوتبالیستها حساس میکند؛ در غیر این صورت اگر مساوات وجود داشت، هر کسی در حیطه خود، کارش را انجام میداد؛ بازیکن فوتبال پولش را میگرفت و وظیفه اش این بود که برای هواداران جام بگیرد، دیگران هم باید کارشان را در نقاط مختلف به درستی انجام میدادند و در قبال آن، حق و حقوق لازم را دریافت میکردند. در نتیجه قیاس مشاغل با هم، کار درستی نیست اما پرداختن به مسئله بی عدالتی و خشکاندن ریشههای فساد در جای جای جامعه، بحث مهمی است…