ببینید | حمله ناگهانی خرس به یک زن! ویدیویی از حمله ناگهانی خرس به یک زن که مشغول غذا دادن به او بود، اما خوشبختانه این زن به کم سه مرد نجات یافت. منبع: viral vids 265 33
بیشتر بخوانید »اخبار روز
چراغ سبز ایران به سرمایهگذاری طالبان در چابهار
چراغ سبز ایران به سرمایهگذاری طالبان در چابهار/ ایفای تعهدات، پاسخ درخور امارت اسلامی به حسننیت تهران موضوع چگونگی ایفای تعهدات طالبان همچنان یکی از نقاط مبهم و چالش برانگیز نه تنها در قبال ایران بلکه در برابر جامعه جهانی است. پرسش اینجاست که آیا مزیت چابهار موجب تغییر در سیاست های گروه طالبان خواهد شد و تعادل را در روابط تهران ـ کابل ایجاد خواهد کرد یا اینکه سایه مسائل حل نشده گذشته بر روابط سنگینی خواهد کرد. ابوالفضل خدائی: طرح سرمایهگذاری ۳۵ میلیون دلاری افغانستان در چابهار در حوزه های تجاری، مسکونی و اداری پرسش های زیادی را برجای گذاشته است. طبق سابقه موجود و مواضع گروه طالبان از زمان به قدرت رسیدن در افغانستان، این گروه متعهد به سرمایه گذاری در یکی از مناطق حساس ایران شده است. این در حالی است که پیش از این نیز در اسفندماه سال گذشته و در جریان واگذاری ساختمان سفارت افغانستان به نمایندگان اعزامی طالبان سر و صداهای زیادی بلند شد و کارشناسان آن را اقدامی خارج از قواعد دیپلماتیک تلقی کردند و معتقد بودند نباید به این سرعت این اتفاق رخ می داد که مدتی بعد مناقشه آبی بین تهران و کابل یعنی سهم ایران از حقابه هیرمند تحولات دیگری را وارد سیر روابط کرد. اگرچه به تازگی یکی از مقام های امارت اسلامی اعلام کرده که در صورت رفع چالشهای آبی افغانستان، حقابه ایران مطابق معاهده سال ۱۳۵۱ پرداخت خواهد شد اما همچنان امیدی به تحقق این وعده های تکراری وجود ندارد. این موضع گیری در حال انجام شد که تصاویری جدید از رودخانه هیرمند نشان میدهد سیلاب و بارش زیاد در افغانستان، این رودخانه را خروشان و پرآب کرده است. در هفته گذشته نیز نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان ابراز امیدواری کرد که در سال آبی جاری یعنی تا مهرماه شاهد وارد شدن آب از هیرمند به کشور باشیم. حسن کاظمی قمی درباره آخرین گفتوگوهای ایران و افغانستان بر سر مساله حقآبه هیرمند با اشاره به بیست و هفتمین نشست کمیساران آب میان دو کشور در زابل گفت که تشکیل این اجلاس در چارچوب معاهده ۱۳۵۱ است. هر چند این اجلاس نتیجه مطلوبی که وزارت نیرو دنبال میکرد در برنداشت، اما این نشستها گامهایی است که در مسیر تحقق اجرای معاهده مذکور لازم است. وی افزود: مقامات طالبان از ابتدا مطرح کردند، متعهد به معاهده ۱۳۵۱ هستند. سال گذشته به دلیل بیتوجهی که صورت گرفت بخش زیادی از سیلابها به یک منطقه سرازیر شد که یکی از دلایل آن به سد کمال خان برمیگردد. از نظر کارشناسان سد کمال خان یک سد انحرافی است که ظرفیت آن کم است و به گونهای ساخته شده است که عمده آبی که از آن میآید، سیلاب است و گنجایش لازم را برای این حجم از سیلاب ندارد و به سمت منطقه شورهزار رها میشود. از طرفی درهای خروجی این سد در جایی قرار گرفته است که زمین رو به روی آن در ارتفاع بالاتری قرار دارد. تعهدات به جا مانده طالبان و سرمایه گذاری در چابهار به نظر می رسد موضوع توسعه بندر چابهار به یکی از اولویت های مهم دولت سیزدهم تبدیل شده است. علاوه بر هند، افغانستان نیز به دنبال استفاده از این مزیت مهم است و در این مسیر با چراغ سبز ایران مواجه شده است. ملا عبدالغنی برادر معاون اقتصادی نخست وزیر حکومت سرپرست افغانستان که آبان ماه سال جاری به ایران سفر کرد پس از بازدید از ظرفیتهای تجاری و اقتصاد بندرچابهار با بیان اینکه توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ایران در اولویت قرار دارد گفت: افغانستان معادن بسیار زیادی دارد و از این رو بندر چابهار برای صادارت مواد معدنیِ افغانستان مورد توجه کابل به ویژه سرمایه گذاران است. او همچنین تصریح کرد که افغانستان در خشکی محصور شده که برای رسیدن و دستیابی به بازارهای بزرگ و آبهای آزاد، به خاک و آبهای ایران نیاز شدید داریم و ما می توانیم ایران را به آسیای میانه و کشورهای همجوار افغانستان متصل کنیم. افغانستان در بندر چابهار نیاز به امضای یک تفاهمنامه بلند مدت ۳۰ ساله و ۱۰۰ ساله دارد که اینمهم نیاز به مساعدت دولت ایران است. بندر چابهار که موقعیت استراتژیک دارد، به افغانستان دروازه ای برای ورود به بازارهای هند، چین، اروپا و خاورمیانه می دهد. مزیت اقتصادی این بندر برای کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان از اهمیت بالایی برخوردار است. موقعیت آن در مقایسه با بندرعباس و بندر کراچی مسیر کوتاه تری را فراهم می کند و نویدبخش کاهش قابل توجه هزینه ها و زمان صادرات است. مزیت ژئوپلیتیکی آن افغانستان را قادر میسازد تا تجارت و مشارکتهای ترانزیتی جدید ایجاد کند و با بازارهای بینالمللی به طور مؤثرتری ارتباط برقرار کند. این بندر به عنوان یک تسهیل کننده اساسی برای تجارت ظاهر می شود و افغانستان را به صورت استراتژیک در چشم انداز تجارت بین المللی قرار می دهد. تعامل بین افغانستان و ایران در بحبوحه تیرگی روابط بین کابل و اسلام آباد بر سر اختلافات مرزی، بحران مهاجران و نگرانی های امنیتی صورت می گیرد. با این حال، سرمایه گذاری در چابهار به عنوان یک تلاش استراتژیک از سوی افغانستان تلقی می شود. اقدامی که برای ایجاد یک مسیر جایگزین برای تجارت و همچنین محیطی مناسب برای خوداتکایی اقتصادی و همکاری های منطقه ای و در نتیجه کاهش تنش ها در نظر گرفته می شود. سرمایه گذاری در چابهار توسط دولت طالبان افغانستان نشان دهنده یک رویکرد عمل گرایانه به دیپلماسی و توسعه اقتصادی در میان چالش های جاری است. این یک تغییر قابل توجه در استراتژی های اقتصادی منطقه ای ایجاد می کند و بر اهمیت همکاری و تنوع بخشیدن به مشارکت های تجاری به منظور افزایش رونق ملی و منطقه ای تاکید می کند. علاوه بر این، این توسعه نشان دهنده تغییرات بالقوه در پویایی های ژئوپلیتیکی است؛ با کشورهایی که به دنبال اتحادهای جدید برای پیشبرد منافع اقتصادی و استراتژیک خود هستند. تنها نکته قابل توجه در این بین چگونگی ایفای تعهدات طالبان است. مسأله ای که همچنان یکی از نقاط مبهم و چالش برانگیز نه تنها در قبال ایران بلکه در برابر جامعه جهانی است. پرسش اصلی اینجاست که آیا مزیت چابهار موجب تغییر در سیاست های گروه طالبان خواهد شد و تعادل را در روابط تهران ـ کابل ایجاد خواهد کرد یا اینکه سایه مسائل حل نشده گذشته بر روابط سنگینی خواهد کرد. ۳۱۱۳۱۱
بیشتر بخوانید »قالیباف بر سر دوراهی؛ انصراف یا ادامه
قالیباف بر سر دوراهی؛ انصراف یا ادامه /«پاجوش ها» نسخه یک «چنار» را پیچیدند /چالش بزرگ در زندگی سیاسی رئیس مجلس قالیباف که به عنوان چهرهای سرشناس در میان اصولگرایان شناخته میشود، تا الان نفر چهارم در تهران است و محمود نبویان تکیه بر جایگاهی زده که چهار سال پیش او تکیه زده بود. قالیباف در چنین شرایطی با یک چالش بزرگ و شاید بزرگترین چالش زندگی سیاسیاش روبرو باشد؛ ماندن یا رفتن. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، انتخابات مجلس دوازدهم، انتخابات شوریدنها بود؛ شوریدن جوانان بر نسل پدران؛ شورش پاجوشهای بر چنارها؛ انتخاباتی که در آن طیف مبدع نظریه چنار-پاجوش یعنی غلامعلی حداد عادل در گوشه رینگ افتاد و پاجوشها آنقدر زیاد شدند تا ریشه چنار را تقریبا خشکاندند. نسخه یک چنار پیچیده شد غلامعلی حدادعادل رئیس شورای ائتلاف، پیش از انتخابات درباره تعدد فهرستهای اصولگرایان گفته بود که «همیشه در کنار چنار بلند چند پاجوش هم متعدد زده میشود؛ امری طبیعی است.» این اظهارات با خشم گروههای اصولگرایان روبرو شد و آنها را مصممتر کرد تا نسخه یکی از چنارهای حاضر در انتخابات را در هم بپیچند. همین هم شد؛ محمدباقر قالیباف رئیس مجلس که به عنوان یکی از چنارهای حاضر در مجلس شناخته میشود، در این انتخابات با سقوطی عجیب مواجه شد. در شرایطی که قالیباف آماده برای دفاع از عنوان نخست خود در انتخابات مجلس یازدهم بود، در انتخابات اخیر، ضربهای هولناک بر تنهی او وارد آمد؛ قالیباف که رئیس مجلس فعلی است، تا این لحظه نفر چهارم از فهرست منتخبان در حوزه انتخابیه تهران است. سقوط قالیباف به رتبه پایین تر از یک مجری تندرو این ضربه وقتی کاریتر میشود که نفرات بالاسری او از چهرههای منتقدش از همان طیف اصولگرایان هستند و بدتر از بدتر آنکه نفر سوم یک مجری تندرو است که به لطف شبکه افق که منتسب به برخی نهادهاست، تبدیل به چهره شده؛ کسی که سالها قبل پشتسر سعید جلیلی راه میرفت و مرید او بود. حالا محمدباقر قالیباف پایینتر از فردی است که سعید جلیلی را همراهی میکرده است. بسیاری البته این ضربات کاری بر زندگی سیاسی قالیباف را ماهها قبل از انتخابات پیشبینی میکردند؛ آنها به واسطه فعالیتهای شدید جبهه پایداری علیه رئیس مجلس چنین پیشبینیای داشتند؛ فعالیتهایی از جنس افشای خرید سیسمونی نوه قالیباف از استانبول ترکیه؛ ادعای دستکاری بودجه توسط نزدیکان رئیس و اعطای خودروهای شاسی بلند به برخی مجلسیها. اینها سنگها و صخرههایی بودند که منتسبان به جبهه پایداری روبروی قالیباف قرار میدادند تا از او اعتبارزدایی کنند. بزرگترین چالش زندگی قالیباف؛ ماندن یا رفتن اما برخی هم از چند هفته و چند روز مانده به انتخابات پیشبینی افول ستاره بخت سیاسی قالیباف را داشتند؛ از زمانی که ماجرای سفرهای خارجی متعدد و درخواست اقامت دائم اسحاق قالیباف فرزند کوچک رئیس مجلس در فضای مجازی منتشر شد؛ این بار دیگر مانند دفعات قبل نبود؛ ضربِ ضربهای که بر پیکره سیاسی قالیباف وارد شده بود، عمیق و کاریتر بود. نتیجه هم داد اتفاقا؛ او که به عنوان چهرهای سرشناس در میان اصولگرایان شناخته میشود، تا الان نفر چهارم در تهران است و محمود نبویان تکیه بر جایگاهی زده که چهار سال پیش او تکیه زده بود. قالیباف در چنین شرایطی با یک چالش بزرگ و شاید بزرگترین چالش زندگی سیاسیاش روبرو باشد؛ ماندن یا رفتن. او در این شرایط که هم نفر اول پایتخت نشده و هم منتقدان که نه، مخالفان و دشمنان سرسختش در حال قدرت گرفتن در مجلس هستند؛ از همین رو او همین روزها باید تصمیم بگیرد. قالیباف میتواند در ادامه انتخابات مجلس و تشکیل شدن مجلس جدید بماند و ادامه دهد. در چنین شرایطی با توجه به ورود دشمنان درجه یک او، احتمالا چهار سال سختتری نسبت به چهار سال مجلس یازدهم خواهد داشت. چرا که احتمال ریاست مجدد قالیباف بر مجلس کاهشی چشمگیر خواهد داشت. مخالفان او از این شرایط که قالیباف به ضعیفترین وضعیت سیاسی خود در طول این سه دهه رسیده، میتوانند کمال استفاده را کنند و او را از صحنه سیاست محو کنند. از این دشمنان قالیباف هیچ بعید نیست که قالیباف را در طول چهار سال آینده در مجلس دوازدهم، تبدیل به خاکستر کنند و خاکسترش را هم بر باد دهند. قالیباف تن به معامله جدید می دهد؟ آنها کمر بستهاند که انتقام این سالها را از او بگیرند. بر این اساس، احتمال آنکه در طول مجلس دوازدهم، افشاگریهای بیشتری از قالیباف مطرح شود، کمتر از دوران انتخابات نخواهد بود. البته بستگی به رفتار خود او با مخالفانش هم دارد؛ اگر با آنها وارد معامله شود که سابقه او نشان داده میشود، در خوشبینانهترین حالت او در مجلس عزلت نشین و گوشهنشین خواهد شد. در چنین شرایطی او باید رویای ریاست بر مجلس را به فراموشی بسپرد و به عنوان یک نماینده عادی ادامه دهد. اما راه دیگری که پیشروی قالیباف است، گزینهای جز انصراف نیست. او میتواند با الگوبرداری از رفتار هاشمیرفسنجانی در انتخابات مجلس ششم، برای حفظ اعتبار خود از ادامه نمایندگی کناره بگیرد و مشغول بازسازی وجهه و زندگی سیاسی خود شود. وضعیت هاشمی رفسنجانی در مجلس ششم تفاوت زیادی با این روزهای قالیباف نداشت؛ البته که در مثال محل مناقشه نیست؛ اما هاشمی رفسنجانی اگر انصراف نمیداد در مجلسی وارد میشد که مخالفان انتظارش را می کشیدند؛ مانند همین روزهای قالیباف که پایداریچیها در انتظار او برای دیدارش در مجلس هستند. هاشمی رفسنجانی آن زمان تیزهوشی به خرج داد و جریانی که در حال پایین کشیدنش بودند را پشت در مجلس ششم متوقف کرد. البته بعید است که قالیباف با توجه به ولع قدرتی که دارد چنین کند. او میتواند با کنار رفتن از نمایندگی، خود را تا سر حد امکان برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴ آماده کند تا هم چهرهاش را بازیابی کند و هم بتواند انتقام این دوره را از نیروهای نیابتی ابراهیم رئیسی و دولت او بگیرد؛ البته اگر مشاورانی که او را به این روز انداختهاند اجازه دهند و قالیباف را با مشاورههای مثل قبلشان ضعیفتر از دیروز نکنند. ۲۷۲۷
بیشتر بخوانید »دولت ادعا میکند اقتصاد کشور رشد ۵درصدی دارد؛ پس چرا برای افزایش دستمزدها میگویید پول ندارید؟
دولت ادعا میکند اقتصاد کشور رشد ۵درصدی دارد؛ پس چرا برای افزایش دستمزدها میگویید پول ندارید؟ حقوق و دستمزدبگیران، در خط مقدم و ابتدای صف برای تحمل بار گرانیها و مشکلات قرار داده شدهاند. دولت ادعاهایی دارد که به نظر متعارض میآیند. از یکسو مدعی هستند که رشد اقتصادی بسیاری خوبی داشتهایم، همچنین یکی از اهداف خود را بهبود شرایط افرادی میدانند که بهرهمندی کمتری از اقتصاد دارند؛ از سوی دیگر هنگامی که نوبت به بهبود حقوق و دستمزد آنان میرسد، به یاد تورم میافتند که مبادا تعدیل دستمزدها موجب تورم شود. عباس عبدی در اعتماد نوشت:رییس سازمان برنامه و بودجه کشور اخیرا اشعار داشته که «در افزایش حقوق کارگران و کارمندان محدودیت داریم. آنچه مبنای پیشنهاد و تصمیم ما در دولت برای افزایش حقوق و دستمزد است، تورم انتظاری سال آینده است. ما امیدواریم در مذاکرات میان تشکلهای کارگری و دولت بر همین مبنا به یک نرخ معقول افزایش دستمزد برسیم تا موضوع «تورم انتظاری» از کنترل خارج نشود.ما وقتی درباره مردم صحبت میکنیم، از یک جامعه ۲۵ میلیونی شاغل سخن میگوییم و این درحالی است که کارمندان و کارکنان لشکری و کشوری ما حدود سه میلیون نفر هستند، لذا باید عدالت را میان اقشار مختلف در تخصیص و توزیع رعایت کنیم. ما وظیفه داریم که شرایطی را ایجاد کنیم که همه اقشار سال بهتری را از نظر معیشتی بگذرانند.» آیا کسی هست که از مسوولان محترم دولت بپرسد سال گذشته که رشد دستمزدها خیلی کمتر از تورم بود، آیا تورم انتظاری نبود؟ پس چرا در سال جاری با تورم ۴۰درصدی مواجه هستیم؟ تورم انتظاری مسالهای مقطعی است و نه مداوم و طولانیمدت. بهعلاوه این تورم انتظاری بیش از آنکه ناشی از افزایش حقوق و دستمزد باشد، به علت کسری بودجه دولت و زمزمههایی است که به طور جدی درباره افزایش قیمت کالاهای مهم و انرژی شنیده میشود. همچنین به علت ضعف و ناتوانی در تامین ارز برای واردات است. از سوی دیگر و مهمتر اینکه افزایش دستمزدها برای خنثی کردن تورم سال آینده نیست، بلکه برای جبران تورم سال جاری است که به حدود ۴۰درصد رسیده است.. بنابراین افزایش آن نه برای جبران مشکلات سال آینده، بلکه برای جبران مشکلات به وجود آمده در همین امسال است که حقوق و دستمزد سال آینده آنان باید تغییر کند تا سطح زندگی آنان تاحدی حفظ شود. به علاوه حقوق و دستمزدبگیران حدود ۵۵درصد کل شاغلان کشور هستند، چگونه میتوان آنان را نادیده گرفت؟ اگر در سال جاری بیش از ۵درصد رشد اقتصادی داشتهایم، پس چرا باید دریافتی حقوق و مزدبگیران در سال آینده نسبت به سال جاری و به قیمت ثابت و ارزش و قدرت خرید آن کمتر شود؟ این رفتار به لحاظ منطقی دچار ابهام است. باید دولت توضیح دهد که این رشد اقتصادی کجا رفته که نصیب مردم نباید بشود؟ چرا باید بیش از ۵۵درصد مردم مزد و حقوقبگیر جامعه از چنین رشدی بیبهره باشند؟ فرض کنیم که امسال هم توانستید، دریافتی حقوقبگیران را کمتر از میزان تورم افزایش دهید، همچنانکه درباره کارکنان دولت در بودجه انجام دادید و به احتمال قوی در دو هفته آینده نیز آن را برای کارگران با اندکی بیشتر به اجرا خواهید گذاشت. فرض کنیم مردم به هر حال این فشارها را به هر دلیلی تحمل کنند، در این صورت آیا نباید در کنار این تحمل، چشماندازی امیدبخش از آینده داشته باشند؟ کدام چشمانداز را پیش روی ملت میگذارید؟ اگر مردم نسبت به آینده امیدوار باشند، حتما سختیها را تحمل میکنند، همچنانکه در زمان جنگ چنین بودند، ولی اگر قرار باشد که امید و چشمانداز مثبتی به سوی آینده نباشد، سهل است که چشمانداز هم منفی باشد، در این صورت باید گفت انتظار همراهی داشتن از مردم دور از انصاف و عقل است. بهعلاوه زمان جنگ همه مردم و مسوولان در وضعیت مشابه از سختی بودند، آیا اکنون چنین است؟ آیا قدری دلسوزی برای مردم و اقتصاد دارید؟ آن اندازه که دنبال جلوگیری از تعدیل مزد و حقوق هستید، آیا دنبال جلوگیری از فساد و رسیدگی به فساد بزرگ چای دبش هستید؟ 21302
بیشتر بخوانید »مجلس دوازدهم از نظر نمایندگانی که تعداد رایشان زیر ۱۰هزارتاست، از مجلس قبلی سبقت گرفته
مجلس دوازدهم از نظر نمایندگانی که تعداد رایشان زیر ۱۰هزارتاست، از مجلس قبلی سبقت گرفته /روزنامه شرق: اصولگرایان سنتی هم باختهاند هرچند مجلس یازدهم هم با آرای حداقلی شکل گرفت، اما اکنون رکوردهای حداقلیبودن هم در حال جابهجایی است و نفر اول تهران یکچهارم نفر اول دوره قبل رأی دارد و بعضی حوزهها آرای باطله یا اول است یا دوم یا حتی جمع آرای سه نفر اول به اندازه نفر اول همان حوزه در دوره قبل نیست؛ مانند تهران. به گزارش خبرآنلاین، روزنامه شرق نوشت: مجلس دوازدهم ترکیب عجیبی به خود گرفته و از یک سو نمایندگانی قرار است برای بیش از ۸۰ میلیون ایرانی تصمیم بگیرند و قانون وضع کنند که حتی تعداد آرایشان به ۱۰ هزار رأی نرسیده است. از سوی دیگر در رقابت درونجناحی اصولگرایان هم شاهد شکست راست سنتی و روی کار آمدن تندروهایی هستیم که پیش از این اقلیتی پرسروصدا در مجلس بودند؛ اقلیتی که نمیتوان نقش آنان را به خاطر رفتارهای رادیکال در کاهش مشارکت نادیده گرفت و در نهایت ماهی خود را صید کردند. هرچند در این مسیر اصولگرایان معتدل هم که به امید ائتلاف و حضور حامیان سنتی خود پای صندوقهای رأی بودند، بازنده رقابت شدند و اگر دور دوم انتخابات در تهران و دیگر حوزهها هم به روال دور اول باشد، هیئترئیسه مجلس را نیز باید در دستان تندروها ببینیم. اما احتمال تغییر همیشه وجود دارد. شاید این بار اقلیتی معتدل اما قدرتمند در مجلس دوازدهم شکل بگیرد. تا زمان تنظیم این گزارش، در سراسر کشور فهرست صدای ملت توانسته ۴۱ کرسی مجلس را از آنِ خود کند. بنابراین در خلأ فراکسیون اکثریت که فعلا نشانی از تشکیلش با نمایانشدن اختلافات عمیق اصولگرایان وجود ندارد، دستکم فراکسیون اقلیت میانهرو مقابل رادیکالها نهتنها امکان عرض اندام بلکه توان نقشآفرینی و تأثیرگذاری هم خواهد داشت. با توجه به اینکه تعدادی از نمایندگان معتدل و میانهرو مانند مسعود پزشکیان، باقریبناب، غلامرضا نوریقزلجه، مصطفی نخعی و مجتبی بخشیپور توانستند کرسیهای خود را در مجلس دوازدهم حفظ کنند، همچنین برخی حوزههای دیگر کاندیدای ادوار گذشته و حتی برخی از چهرههای جدید با شکست حریفانی مانند حسین جلالی، نماینده تندرو در مجلس یازدهم، فریدون عباسیدوانی و... میتوانند ردای نمایندگی بر تن کرده و وارد بهارستان شوند. یا برخی از چهرهها مانند بیتالله عبداللهی، نصیرپور، سیدفرید موسوی، زهرا سعیدی، هادی قوامی و غلامرضا تاجگردون وارد مجلس شدند. امید میرود بتوانند مجلس را در مقابل رادیکال پرسروصدا کنترل کنند. تندروهایی که نیامده داعیه تنگترکردن فضا را دارند. بهعنوان مثال نمایندهای از قم قبل از شکلگرفتن مجلس جدید در مصاحبهای گفته است طرح صیانت از فضای مجازی «همان طرح عقیممانده محدودسازی اینترنت در مجلس و اجرائیشده از سوی شورای عالی فضای مجازی» و طرح حجاب و عفاف را در اولویت پیگیری میگذارند. فعلا خبری از تلاش برای اقتصاد ناخوش، مسئله مسکن، خودرو، ارز و... نیست و گویی مجلس دوازدهم همان مسیر مجلس یازدهم را طی خواهد کرد. هرچند مجلس یازدهم هم با آرای حداقلی شکل گرفت، اما اکنون رکوردهای حداقلیبودن هم در حال جابهجایی است و نفر اول تهران یکچهارم نفر اول دوره قبل رأی دارد و بعضی حوزهها آرای باطله یا اول است یا دوم یا حتی جمع آرای سه نفر اول به اندازه نفر اول همان حوزه در دوره قبل نیست؛ مانند تهران. دراینبین آرای بعضی نمایندگان حتی به ۱۰ هزار رأی هم نرسیده است. برای نمونه در یکی از حوزههای انتخابیه یک نماینده توانسته با کسب هشتهزارو ۱۴۷ رأی بهعنوان منتخب مردم یکی از شهرستانهای گیلان کرسی مجلس شورای اسلامی را به خود اختصاص دهد یا در استان مرکزی، در حوزه انتخابیه محلات و دلیجان، محمد جلالی بهعنوان نماینده حوزه انتخابیه محلات و دلیجان با کسب بیشترین آرا به مجلس دوازدهم راه یافت. این نماینده منتخب با کسب پنجهزارو ۴۹۳ رأی از مجموع ۲۱هزارو ۴۶۱ رأی مأخوذه، به مجلس شورای اسلامی راه یافت. محمد جلالی، چهرهای نزدیک به اصولگرایان و اهل شهرستان دلیجان است و مدیرکلی منابع طبیعی استان مرکزی در دولت احمدینژاد از مهمترین سوابق او است. دراینبین آرای زیر ۲۰ هزار رأی هم کم نیست و برای نمونه حسین محمدزاده با کسب ۱۴هزارو ۸۹۴ رأی بهعنوان نامزد منتخب در حوزه انتخابیه درگز معرفی شد.محمدرسول شیخیزاده با کسب ۱۷هزارو ۴۵۸ رأی از ۷۰هزارو ۱۶۳ رأی صحیح، بهعنوان منتخب مردم قروه و دهگلان معرفی شد. در شهرستان آستارا، «ولی داداشی» با کسب ۱۶هزارو ۴۷۴ رأی از این حوزه انتخابیه راهی مجلس دوازدهم شد. وقتی جزئیات آرا بررسی میشود، متوجه تغییر نوع نگاه رأیدهندگان و هدف از مشارکت میشویم که جای بحث و بررسی جدی دارد؛ حتی سطح حضور رأیدهندگان سنتی هم در این دوره جای بحث و تحلیل دارد. به نظر میرسد تغییر در شیوه حکمرانی آنطور که قالیباف سال گذشته بارها مطرح کرد و اصولگرایان با حمایت از او از روش حکمرانی نوین گفتند، در حد سخن مانده است. پیامد این ماجرا به گونهای بود که حتی برای همفکران این جریان هم تغییری رخ نداد تا اینگونه بزرگان اصولگرایی بازنده رقابت با حاشیههای اصولگرایی باشند. 21302
بیشتر بخوانید »قهر اکثریت مردم با نظام سیاسی کشور تا کجا پیش خواهد رفت؟
قهر اکثریت مردم با نظام سیاسی کشور تا کجا پیش خواهد رفت؟ / مجلس و دولتی که از رای اقلیت برخاسته به معنی مردودی حاکمیت است اکثریت بسیار بالای مردم تهران نهتنها از انتخابات کناره گرفتهاند که با نمایندگان منتخب این شهر احساس بیگانگی میکنند و این منحصر به مجلس نیست و تقریبا به اغلب نهادها عمومیت یافته است. به گزارش خبرآنلاین، پدیدهای به نام بیگانگی تهران با حاکمیت شکل گرفته که منحصر به انتخابات نیست و روندی فزاینده در عرصههای دیگر سیاسی و اجتماعی یافته و ریشهها و پیامدهای بسیار قابل تاملی خواهد داشت. ابوالفضل فاتح در روزنامه اعتماد نوشت:در همین انتخابات، غیبت ۷۵درصدی امالقرای تهران! میزان بسیار پایین آرای صحیح و رای پایین و چند درصدی نفر اول منتخبان تهران (نسبت به واجدان شرایط) و درصد بالای آرای باطله، پیامهای عمیقی برای اندیشیدن نهفته است. شما با اینگونه انتخابات در تهران، عقلانیت سیاسی خود را با پرسش و حق مردم تهران در داشتن نمایندهای با رای تراز را پایمال میکنید. به یاد بیاوریم که چهل و چهار سال قبل، آن هم با جمعیت آن روز در نخستین دور مجلس شورای اسلامی، ۶۱درصد واجدین شرایط تهران در انتخابات شرکت داشتند که این رقم ۱۰درصد بیش از مشارکت در سطح کشور بود و آقای فخرالدین حجازی با بیش از ۷۳درصد آرا یعنی ۱۵۶۸۷۵۹رای، آقای حسن حبیبی با ۷۲درصد یعنی ۱۵۵۲۴۷۸ و آقای مهدی بازرگان با ۶۷درصد یعنی ۱۴۴۷۳۱۶ بر کرسی مجلس نشستند. آن روزها، نصاب منتخبان از پنجاه به بیست تنزل نکرده بود و مجلس محل شخصیتهای رشیدی بود که مورد اجماع اکثریتی از ملت بودند. این سالها نصاب ضعیف بیست درصد، مظاهر و مصایب بیگانگی را تشدید نموده است. مجلس و دولت اقلیت، مردودی حاکمیت است انتخابات از مظاهر تمدن امروز است و انتخابات حداقلی، مجلس اقلیت، ریاستجمهوری اقلیت، شورای اقلیت و خبرگان اقلیت، بیش از هر چیز نشان مردودی حاکمیت است. این به کف نشستن کشتی تدبیر و سیاست و افول مردمسالاری آن هم در دوران انقلابی است که پیشگامان آن فداییان آزادی و مردمسالاری بودهاند و انتخابات ازجمله فلسفه اسلام سیاسی آن بوده است. چهلدرصد مشارکتکننده اعلام شده، بخش محترمی از ملت ایران و نادیده گرفتن و کوچک شمردن ایشان خطاست، همچنان که نادیده گرفتن و کم شمردن بخش بزرگتر غایب، خطاست. بخشی از مشارکتکنندگان، رای باطله دادهاند و البته بخشی که رای مشخص دادهاند در برابر هر تصمیم منتخبان خود به ویژه آنها که به تندروی شناخته میشوند، مسوولند و کسانی که با حذف مرحله به مرحله عقلای نخبه حتی از جناح اقلیت، راه را برای ایشان هموار کردهاند، مسوولترند. آنها در برابر پرسش بزرگ، دلایل حذف اکثریت و تنزل مقبولیت و عقلانیت از پهنه مدیریت سیاسی کشور قرار دارند. در این حال، گفتوگوی ملی چه در قالب گفتوگوی اکثریت با اکثریت و گفتوگوی اکثریت با اقلیت یک ضرورت است. ایشان باید بدانند اکثریت جای دیگری است و پوشاندن لباس اکثریت بر قامت اقلیت، نه تنها نوعی تلبیس و تدلیس سیاسی که مغایر مروت و انصاف سیاسی و موجب شکاف ملی (اکثریت-اقلیت) و بیگانهتر شدن اکثریت با حاکمیت و حامیان حاکمیت خواهد شد و علاوه بر ارزشهای ملی و دینی، که ثبات و امنیت کشور را نیز در معرض تهدید قرار خواهد داد. مساله بسیاری از نخبگان کشور و کنارهگیری ایشان از انتخابات، حاکمیت این و آن نیست. مساله حق تعیین سرنوشت و سرزندگی سیاسی قاطبه ملت و تضمین توسعه و تمامیت ایران و ایرانی و خروج از چرخه حاکمیت اقلیت بر اکثریت مبتنی بر حکمت و مصلحت و عدالت است. افیون قدرت و کورسوی امید خروجی انتخابات اخیر، حداقلهای مدنظر برگزارکنندگان را نیز تامین نخواهد کرد و به زودی مصایب آن آشکار خواهد شد. فلسفه هیچ انتخاباتی در جهان، حاکمیت اقلیت بر اکثریت نیست. بسیاری، دیگر امیدی به تمکین اکثریت ازسوی حاکمیت ندارند و نشانهای بر آن نمیبینند. گویی که افیونی مخدرتر از قدرت نیست و بعید است حجاب قدرت، گوش شنوایی برای پیام اکثریت باز بگذارد و الا چگونه میشود سه انتخاب پیدرپی چشمی را بیدار و گوشی را شنوا نکند. اما، کسانی چون نگارنده، هنوز کورسوی امیدی را در دل زنده نگه داشتهاند. نمیشود آن همه خونهای مظلومی که برای استقلال و آزادی و جمهوری و دیانت این کشور نثار شد و آن همه دغدغه مردم و امام عظیمالشان(ره) و رهبران آزاداندیش نسل نخست در برافراشتن پرچم جمهوریت، چنین نحیف و کم فرجام و در اسارت تنگنظریها، خودخواهیها و تندرویها بماند. آیا حاکمیت، تضعیف قدرت ملی و انصراف هشداردهنده مردم به ویژه نسل جدید از انتخابات را نقطه عطف اصلاح نهادهای انتصابی، بازگشت نهادهای انتخابی به اراده مردم و فرصت انتخابات ریاستجمهوری آتی را جبران مافات قرار خواهد داد؟ یا به عادت مألوف، آخرین رگههای امید به نهاد انتخابات برای توافق ملی را قطع خواهد کرد و ایران را از یک فرصت تاریخی دیگر محروم ساخته و خود را در برابر رفراندومی دیگر و فراتر از آن، بیگانگی فزاینده ملی با حاکمیت قرار خواهد داد؟ 21302
بیشتر بخوانید »پیام صریح استقبال از حراج سکه چیست؟
پیام صریح استقبال از حراج سکه چیست؟ / اگر دولت نتواند سکه بیشتری تامین کند پولهای سرگردان ، روانه کدام بازار میشود؟ اولین حراج سکه روز گذشته آغاز شد. با وجود تاکید بر ضرورت آمادهسازی زیرساختها برای این حراج، اما در طول اجرای آن، سامانه با قطعیهای بسیاری همراه بود و بخشی از متقاضیان امکان احراز هویت و ثبت سفارش را نداشتند. به گزارش خبرآنلاین، متقاضیان از ساعت ۱۲ بامداد شنبه امکان ثبتنام و احراز هویت در سامانه را داشتند. اما بررسیها نشان میدهد سامانه مذکور مشکلات فنی بسیاری داشت و تعداد قابلتوجهی از متقاضیان حتی با وجود پرداخت وجه برای احراز هویت، موفق به انجام این کار نشدند. در زمان شروع حراج ورود به سامانه همچنان با مشکلات بسیاری همراه بود. دنیای اقتصاد نوشت:کمی پس از آغاز حراج در ساعت ۱۲ظهر روز گذشته، به دنبال انتشار اخباری مبنی بر قطعی سامانه و اعتراضات متقاضیان، اصغر بالسینی، سخنگوی مرکز مبادله طلا و ارز، از مردم خواست نگران نباشند و عجله هم نکنند، زیرا به گفته او تا پایان امسال حراج سکه تکرار میشود و ادامه خواهد داشت.بالسینی همچنین تاکید کرد: به دلیل ازدحامی که در سامانه برای ثبتنام و احراز هویت و همچنین ثبت سفارش وجود دارد، برخی از متقاضیان برای ورود به سایت دچار مشکل شدند. البته در حال حاضر عدهای فرآیند احراز هویت و ثبت سفارش را انجام دادهاند و در حال انجام هستند اما به دلیل تقاضای بالا سایت برای عدهای باز نمیشود. پیام اولین حراج سکه چه بود؟ نکته مهمی که میتوان از استقبال بالای انجامشده از این حراج استنباط کرد، این است که دارایی ریالی بسیاری در اقتصاد و در دست مردم وجود دارد و به دلیل بالا بودن انتظارات تورمی، تقاضا برای تبدیل کردن این ریالها به یک دارایی باارزش بسیار بالاست. این نکته هم در حراج سکه و هم در انتشار اوراق با سود ۳۰درصدی مشخص شد.از سوی دیگر میتوان مطمئن بود عرضه سکه در این حراج، کفاف این همه تقاضا را نخواهد داد. بنابراین افراد به سراغ بازار دیگری خواهند رفت که دردسترسترین آن، طلا و سکه و ارز خواهد بود. رشد طلای جهانی هم بازار سکه را جذابتر میکند. البته در صورت بهبود وضعیت بازار سهام، این امکان وجود دارد که افراد به سراغ بورس بروند. 21302
بیشتر بخوانید »پیام صریح استقبال از حراج سکه چیست؟
پیام صریح استقبال از حراج سکه چیست؟ / اگر دولت نتواند سکه بیشتری تامین کند پولهای سرگردان ، روانه کدام بازار میشود؟ اولین حراج سکه روز گذشته آغاز شد. با وجود تاکید بر ضرورت آمادهسازی زیرساختها برای این حراج، اما در طول اجرای آن، سامانه با قطعیهای بسیاری همراه بود و بخشی از متقاضیان امکان احراز هویت و ثبت سفارش را نداشتند. به گزارش خبرآنلاین، متقاضیان از ساعت ۱۲ بامداد شنبه امکان ثبتنام و احراز هویت در سامانه را داشتند. اما بررسیها نشان میدهد سامانه مذکور مشکلات فنی بسیاری داشت و تعداد قابلتوجهی از متقاضیان حتی با وجود پرداخت وجه برای احراز هویت، موفق به انجام این کار نشدند. در زمان شروع حراج ورود به سامانه همچنان با مشکلات بسیاری همراه بود. دنیای اقتصاد نوشت:کمی پس از آغاز حراج در ساعت ۱۲ظهر روز گذشته، به دنبال انتشار اخباری مبنی بر قطعی سامانه و اعتراضات متقاضیان، اصغر بالسینی، سخنگوی مرکز مبادله طلا و ارز، از مردم خواست نگران نباشند و عجله هم نکنند، زیرا به گفته او تا پایان امسال حراج سکه تکرار میشود و ادامه خواهد داشت.بالسینی همچنین تاکید کرد: به دلیل ازدحامی که در سامانه برای ثبتنام و احراز هویت و همچنین ثبت سفارش وجود دارد، برخی از متقاضیان برای ورود به سایت دچار مشکل شدند. البته در حال حاضر عدهای فرآیند احراز هویت و ثبت سفارش را انجام دادهاند و در حال انجام هستند اما به دلیل تقاضای بالا سایت برای عدهای باز نمیشود. پیام اولین حراج سکه چه بود؟ نکته مهمی که میتوان از استقبال بالای انجامشده از این حراج استنباط کرد، این است که دارایی ریالی بسیاری در اقتصاد و در دست مردم وجود دارد و به دلیل بالا بودن انتظارات تورمی، تقاضا برای تبدیل کردن این ریالها به یک دارایی باارزش بسیار بالاست. این نکته هم در حراج سکه و هم در انتشار اوراق با سود ۳۰درصدی مشخص شد.از سوی دیگر میتوان مطمئن بود عرضه سکه در این حراج، کفاف این همه تقاضا را نخواهد داد. بنابراین افراد به سراغ بازار دیگری خواهند رفت که دردسترسترین آن، طلا و سکه و ارز خواهد بود. رشد طلای جهانی هم بازار سکه را جذابتر میکند. البته در صورت بهبود وضعیت بازار سهام، این امکان وجود دارد که افراد به سراغ بورس بروند. 21302
بیشتر بخوانید »بیرقدار ترکیه موشک شلیک کرد!/ فیلم
بیرقدار ترکیه موشک شلیک کرد!/ فیلم ترکیه توانست موشک را با موفقیت پرتاب کند؛ این پرتاب توانایی درگیری موشک کروز چاکر که برای اولین بار در سال 2022 رونمایی شد را نشان میدهد. جالب است بدانید این موشک همچنین توانایی پهپاد بیرقدار را به رخ میکشد، چراکه این پهپاد قادر است دو موشک چاکر را به طور همزمان حمل کند. تینا مزدکی: موشک کروز چاکر محصول شرکت صنایع موشکی Roketsan که در سال 2022 برای اولین بار رونمایی شد، نشان دهنده آخرین پیشرفت ترکیه در فناوری موشکی است که هم برای درگیری زمینی و هم برای درگیری با هدف دریایی طراحی شده است. این موشک مجهز به فناوریهای پیشرفته، میتواند در ارتفاعات پایین پرواز کند و امکان ناوبری موثر بر روی مناظر مختلف را فراهم کند. علاوه بر این، انعطاف پذیری ماموریت، به روزرسانی مسیر، تغییرات هدف، یا لغو ماموریت را در طول پرواز امکان پذیر میکند. موشک چاکر با وزن 275 کیلوگرم یک کلاهک 70 کیلوگرمی را در خود جای داده است که در انواع ترموباریک یا زره پوش موجود است. با برد بیش از 150 کیلومتر و سرعت کروز بین 0.75 تا 0.85 ماخ خود نیز میتواند با دقت و کارایی با اهداف درگیر شود. پهپاد بیرقدار آکینجی که به دلیل ظرفیت بارگیری شهرت دارد، میتواند دو موشک چاکیر را در نقاط سخت خارجی خود حمل کند. منبع: defence-blog 227323
بیشتر بخوانید »خسیسترین میلیونر دنیا که در زبالهها دنبال غذا میگردد
خسیسترین میلیونر دنیا که در زبالهها دنبال غذا میگردد پیرمرد ۸۰ ساله آلمانی نام خسیسترین میلیونر دنیا را به خود اختصاص داد. او برای سیر کردن و پوشاندن خودش، زبالهگردی میکند. نادیا زکالوند: هاینز بی. پیرمردی ۸۰ ساله است که به نظر آدم فقیر و بی چیزی میآید. اما گول ظاهر افراد را نباید خورد. هاینز که اهل آلمان است، اکنون در حساب پسانداز خود فقط ۱۶ دلار دارد. اما او تمام پولهای دفترچه حساب خود را بیرون کشیده و دهمین خانهاش را به ارزش ۷۵۶هزار دلار خریده است. درضمن حدود ۱۰۰هزار یورو هم برایش باقی مانده که تمام آن را در یک پسانداز مدتدار گذاشته است تا به سود ماهانهاش برسد. هاینز میگوید تمام زندگیاش صرفهجویی کرده تا توانسته این خانهها را بخرد و معتقد است برای گذران زندگی به پول نیاز ندارد. او غذا و لباسش را از سطلهای زباله تهیه میکند و بابت این موضوع مشکلی ندارد و حتی خوشحال است. او اخیرا در مصاحبهای با روزنامه بیلد آلمان گفته بود، «ممکن است وقتی روغن تمام شود، یکی بخرم. اما بیشتر غذایم را از سطلهای زباله پیدا میکنم. مردم خیلی اسراف میکنند و آنقدر غذا بیرون میریزند که میتوان با آنها کل خانوادهای را سیر کرد. مثلا، آنها یک بسته سوسیس میخرند، یکی از آن را میخورند و باقی را دور میریزند.» این پیرمرد ثروتمند آلمانی، ۸ خانه ویلایی و ۲ آپارتمان دارد. هر وقت هم بخشی از خانهها نیاز به تعمیر داشته باشد، با دوچرخهاش که برای رفتوآمدهایش خریده است، به خانهها رفته و تعمیرات آنها را هم خودش انجام میدهد. منبع: odditycentral
بیشتر بخوانید »