موج حضور رونالدو در تهران همهچیز را تحت الشعاع خود قرار داد، حتی موجسواری نهادهایی چون شهرداری تهران…
این مردم «ندید بدید»…
فصل الخطاب و خلاصه تمام اخبار در ۲۴ ساعت اخیر همین بوده است. هر کس با هر میزان سواد و هر بضاعت فرهنگی، با هر جایگاه اجتماعی و شغلی به خود اجازه میدهد تا رفتارهای مردم در استقبال از کریستیانو رونالدو را نقد کند!
چقدر بعید است که این افراد نام برتراند راسل را شنیده باشند! فیلسوف و جامعهشناسی مشهور که جملهای به یادگار دارد: «اکثریت هر جامعه را عوام تشکیل میدهند»
وقتی میگوییم عوام، تکلیف مشخص است! یعنی باید چیزی بکاری تا توقع درو داشته باشی، یعنی وظیفه دولتها در قبال مردم، در قبال آموزش آنها و اینجاست که فرق بزرگ مدیران و مردم عادی نمایان میشود.
به شکل کلی هر مجموعهای شبیه مدیرش میشود ولی در تمام آمارهای جهانی و در تمام طول تاریخ هرگز جامعهای یکدست و مدینهای فاضله در عالم واقعیت وجود نداشته که اگر داشت، تلاش بشر و تمام انبیا الهی و تمام متفکران بشری برای هدایت در این مسیر نبود…
قرار نیست تمام آدمهای یک جامعه مثل هم لباس بپوشند، مثل هم فکر کنند و مثل هم رفتار کنند. در هر جامعهای آدم ناهنجار هست، آدم بیمار هست، آدم متجاوز هست و اصلا برای همین است که نهادهای قانونی شکل میگیرند تا از امنیت جامعه حراست کنند. برای همین است که در هر جامعهای نهادهای آموزشی تشکیل میشود تا به مردم یاد بدهند چگونه رفتار کنند. وقتی چنین معضلاتی اجتماعی میبینیم سادهترین کار این است که یقه مردم را بگیریم اما کار اصلی آن است که سراغ مسئولان امر برویم! آیا آنها در کار خود کوتاهی کردهاند؟ فراموش نکنیم که در بهترین شرایط و کیفیت باز درصدی هستند که قابل هدایت نباشند اما…
روزی نهچندان دور خانم فدریکا موگرینی، رئیس وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا به مجلس شورای اسلامی آمد. صحنههای سلفی گرفتن نمایندگان باعث آبروریزی جهانی شد. آنروز کسانی که منتقد دولت بودند تا توانستند بر طبل این رسوایی کوبیدند. حرفشان هم حساب بود؛ یک نماینده مجلس سمبل و نماد حاکمیت است؛ فرق دارد با عوام و آدم عادی! او باید -حداقل- ظاهر را حفظ کند، باید بلد باشد به مسائل مهمتر نگاه کند چون به عنوان نماینده مردم آنجا نشسته و آبروی یک ملت است. ملتی که میبیند نمایندهاش دنبال فالوئر در فضای مجازی است معلوم است دنبال اتوبوس رونالدو میدود!
چرخ روزگار چرخید و همان منتقدان آن روز شدند مسئولین امروز… اولین و مهمترین انتظار از آنها این بود که چیزی را که میدانستند غلط است تصحیح و کاری که میگفتند نشده و زمین مانده را خود انجام دهند. بر سر هر مسئولیتی که هستند برای مردم کار کنند و خروجی کار آنها تفاوتی را ایجاد کند. حال نگاه کنید به همین خروجی!
از نهادهایی که مسئولیت آموزش را بر عهده دارند چه خبر؟ نهادهای فرهنگی همچون سینما یا موسیقی در چه وضعیتی هستند؟ همه دنبال سلفی! و حالا نگاهی بیاندازید به نهادهای دیگر که انگار هیچ مسئولیتی ندارند جز خرابکاری!
در بسیاری از مناطق دنیا شهرداریها با استفاده از ظرفیتهای اجتماعی و مالی سمینارهایی را برگزار کرده و جشنهایی میگیرند، افراد مشهور و محبوب دنیا را به همین بهانه دعوت میکنند تا با تاثیرگذاری روی آنها و استفاده غیرمستقیم از زیر ذرهبین بودن آنها برای تبلیغات خود سود ببرند.
امروز در گوشه و کنار شهر تهران بنرهایی از خوشآمدگویی به رونالدو میبینیم که هر کس نداند فکر میکند این شهرداری تهران بوده که فوق ستاره پرتغالی را به ایران دعوت کرده و او برای یک کار تبلیغاتی اینجاست! انگار نه انگار که لیگ قهرمانان آسیاست؛ انگار نه انگار که تفکر همین آقای شهردار و دوستانش باعث شد ۷ سال تیمهای عربستانی به ایران نیایند و حالا چقدر راحت نتیجه تلاش کسانی که این مشکل را حل کردهاند را به نام خود سند میزنند!
اصلا شما چه کارهاید آقای شهرداری؟ آیا در رأس یک ارگان حق داری بیتالمال را به نفع خود هزینه کنی؟ آیا در انجام وظایف اصلی خود موفق بودهاید و در ایام فراغت به این جوانب میپردازید؟ آیا این شهر دیگر هیچ مشکلی ندارد؟
فرض کنیم که برای این بنرها ایکس تومان هزینه شده؛ آیا جایی بهتر برای این هزینه وجود نداشت؟ هزینه هیچ، نمای خارجی این رفتار و آبروریزی را چطور جمع میکنی؟ این کار خود تشویق عوام هست برای رفتاری که باعث آبروریزی است! وطیفه تو فرهنگسازی است یا موجسواری؟ تو بودجه و اختیار داری تا پیشرو باشی نه تابع جمع، آنهم اقلیت نادان! اصلا هدف از این کار چه بود؟ کجای وظایف شهرداریها نوشته؟
و اما مهمترین قسمت قضیه دخالت منفی علیه «منافع ملی» است. قرار است تا ساعاتی دیگر یک مسابقه ورزشی مهم برگزار شود. بین بهترین و محبوبترین تیم فوتبال کشورمان با یک تیم خارجی، آنوقت شهرداری پایتخت به طرزی غیرقابلباور جانب رقیب را گرفته و در تضعیف روحیه تیم خودمان میکوشد! کدام یک از مسئولین شهرداری به اردوی پرسپولیس رفتند؟ کدامیک از مشکلات زمین تمرین پرسپولیس را شهرداری حل کرد؟ کدام کمک به باشگاه پرسپولیس از طریق شهرداری انجام شد؟ آیا بهتر نبود پول همین بنرها را به عنوان پاداش به بازیکنان کشورمان میدادید تا برای ایران افتخار بیاورند؟ شهرداری هم بودجه دارد، هم امکانات و هم حمایت قانونی؛ از کدام اینها برای پیشرفت ورزش استفاده کرده است؟
شهرداری وظیفه فرهنگسازی دارد نه موجسواری. اینکه چون مردم، مردم عادی، دنبال اتوبوس یک ستاره فوتبال میدوند و در فضای مجازی فعلا این موضوع سوژه است آیا این مجوز را به ما میدهد که به نفع خودمان بهرهبرداری کنیم؟ مثل کاری که مدیرعامل پرسپولیس کرد؟ شما پول و امکانات و قانون را در اختیار دارید تا از این جایگاه برای خدمت به مردم و فرهنگسازی استفاده کنید نه اینکه به دنبال عوام راه بیفتید هر کار آنها میکنند را تکرار کنید!
کاش آقای زاکانی به همراه تمام شهرداران مناطقش به دیدار رونالدو میرفت و عکسهای این مراسم را -مثل مدیرعامل پرسپولیس- روی بنرهای سطح شهر میگذاشت. آنوقت دیگر تکلیف ما هم معلوم میشد و مجبور به نوشتن نمیشدیم و تنها طبق روال همیشگی افسوسی میخوردیم و سری تکان میدادیم و تمام میشد میرفت پی کارش!